خلاصة:
نثرهای عرفانی، ازنظر شمول، حوزههای متفاوتی را، چه ازنظر موضوع و محتوا و چه ازنظر سبک، ساختار، زبان و اسلوب بیان، دربرمیگیرند و نمیتوان همه آنها را در یک مجموعه و ذیل یک نوع ادبی (ژانر) معرفی کرد. اطلاق عنوان کلی «نثرهای عرفانی» به این آثار ما را از هویت واقعی آنها دور میکند. بسیاری از نثرهای عرفانی، درعین تعلقداشتن به حوزه عرفان، ویژگیهایی دارند که آنها را از دیگر متون عرفانی متمایز میسازد. در جستار حاضر، با بهرهگیری از روش توصیفیـتحلیلی و استفاده از منابع کتابخانهای، با تکیه بر موضوع کلیدی «عشق»، آثار عرفانی، اعم از کتاب و رساله (رسائل عشقی منثور) مطالعه شده و ضمن پرداختن به ویژگیهای مشترک آنها، منطبق با ویژگیها و معیارهایی که بهدست آمده است، آثار یادشده زیرمجموعه یک نوع ادبی دیگر (ژانر)، بهمثابه «نثرهای عرفانی غنایی» معرفی شده است. هدف جستار حاضر، تقسیم عرفان به عرفان عابدانه و عاشقانه نیست، بلکه مقصود این است که آثار عرفانی با توجه شیوه بیان، ساختار، زبان، صور خیال و موضوع ـبهگونهای که نمایانکننده هویت واقعی آن آثار باشدـ مطالعه شود. حاصل مطالعه نشان داد که سه مولفه اساسی 1. نثربودن و مباحث مرتبط با آن (تلفیق سنت مکتوب و سنت گفتار و تاویلپذیری) 2. عرفانیبودن و مصادیق آن (معرفتشناسی و هستیشناسی، بیقاعدگی، عشق، حسن و جمال و تاثیرپذیری از آثار متقدم) 3. عاشقانه و غناییبودن و اسباب شاعرانگی (موسیقی، صور خیال و استفاده از منطق شعر) ویژگیهای اساسی و مشترک این نوع ادبی است.
ملخص الجهاز:
در جستار حاضر، با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای ، با تکیه بر موضوع کلیدی «عشق »، آثار عرفانی ، اعم از کتاب و رساله (رسائل عشقی منثور) مطالعه شده و ضمن پرداختن به ویژگی های مشترک آنها، منطبق با ویژگی ها و معیارهایی که به دست آمده است ، آثار یادشده زیرمجموعه یک نوع ادبی دیگر (ژانر)، به مثابه «نثرهای عرفانی غنایی » معرفی شده است .
هدف جستار حاضر، تقسیم عرفان به عرفان عابدانه و عاشقانه نیست ، بلکه مقصود این است که آثار عرفانی با توجه شیوه بیان ، ساختار، زبان ، صور خیال و موضوع ـبه گونه ای که نمایان کننده هویت واقعی آن آثار باشدـ مطالعه شود.
این پژوهش ، که برگرفته از رساله دکتری نگارنده با عنوان «ساختار نثرهای عرفانی غنایی » (دفاع شده در سال ١٣٩٢ دانشگاه الزهراء (س ) تهران ) است ، با تکیه بر موضوع کلیدی «عشق »، نگاهی دوباره به آثار عرفانی ، اعم از کتاب ها و رساله ها افکنده است .
مقصود این است که مطابق ویژگی ها و معیارهایی که به آنها پرداخته می شود، آثار مکتوب عرفانی با توجه به شیوه بیان ، ساختار، زبان ، صورخیال و موضوع ـبه گونه ای که هویت واقعی آن آثار نمایان شودـ مطالعه شود.
سطح زبان مؤلفان در نثرهای عرفانی عاشقانه آثاری که زیرمجموعه این نوع ادبی قرار می گیرند، درقالب نثر تألیف یا تصنیف شده اند.