خلاصة:
فعالیت در شبکههای اجتماعی مجازی، بر وجوه مختلف زندگی کاربران اثر میگذارد. شبکههای اجتماعی مجازی این توانایی را به کاربر میدهد که با افراد با فرهنگهای مختلف و متعدد آشنا شود و از این رهگذر میتواند بر مصرف فرهنگی کاربران تأثیرگذار باشد. هدف مقاله حاضر بررسی تأثیر شبکههای اجتماعی مجازی (تلگرام، اینستاگرام و توییتر) و اعتماد اجتماعی بر مصرف فرهنگی نسل چهارمیها، بوده است. در این بررسی از نظریههای زیمل، بوردیو، گیدنز، کاستلز استفاده شده است. روش تحقیق در این پژوهش با رویکرد اثباتگرایی و استفاده از تکنیک پیمایش بوده است. جامعه آماری دانشآموزان مقطع متوسطه دوم شهر تهران بوده و سه منطقه 1، 7 و 16 بهعنوان مناطق نمونه انتخاب شدهاند. تعداد نمونه بر اساس فرمول کوکران 380 نفر به دست آمد که با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای طبقهبندی تصادفی انتخاب شدند. یافتهها بیانگر آن است که استفاده نسل چهارمیها از شبکههای اجتماعی بر مصرف فرهنگی پاسخگویان تأثیر مستقیم و مثبت داشته است. همچنین هرچه اعتماد اجتماعی افزایش مییابد، مصرف فرهنگی نیز افزایش مییابد.
ملخص الجهاز:
درمجموع، میتوان ادعا کرد که نفس قانون و سیاست، چه عادلانه و چه ناعادلانه، و چه سنتی و چه عقیدتی، در ایران دوران قاجار تا زمان انقلاب مشروطیت هرگز پدید نیامد؛ البته همواره طبقات اجتماعی، بهمفهوم تفاوت در میزان دارایی، مقام، شغل، و منصب، وجود داشت و ازاینرو، زمینداران، بازرگانان، صنعتگران، دهقانان، و نظایر آنها همیشه دیده میشدند، ولی ازآنجاکه در ایران، برخلاف جوامع اروپایی، حکومت میتوانست بهدلخواه و یا تحتتأثیر گروههای ذینفوذ امتیازی را از یک شخص، خانواده، طایفه، و یا گروه بگیرد و به دیگران بدهد، ترکیب طبقات اجتماعی بهعلت فقدان حقوق و قانون در کشور پیوسته دستخوش دگرگونی بود.
بنابراین، ساختار سیاسی و اداری کشور همواره دستخوش منازعات، اعمال نفوذها، و باندبازیهای گروههای ذینفوذ میشد؛ البته این گفته بدان معنا نیست که شیوۀ اعمال قدرت در نظام قدیم، بهویژه در دوران قاجار، خودکامه یا استبدادی و یا فردی نبود، اما ضروری است میان «شیوه» و «ساختار قدرت» در حکومت و حکمرانی تفاوت قائل شد.
درواقع، بهدرازا کشیدهشدن این اوضاع در ایران بهدلیل آن بود که در قرن نوزدهم کشور دارای دولتی ساختارمند نبود؛ چون در چنین دولتی نیروی نظامی و نظام اداری عملا تحت سلطة حاکم واحدی قرار داشت، مبارزة بیامان گروههای ذینفوذ برای کنترل و تصاحب ابزارهای حکومت و دستیابی به مناصب کلیدی نظام دیوانسالاری کشور، که منشأ قدرت و ثروت افراد میشد، همواره در جریان بود، که میتوان آن را از ویژگیهای عمدة تاریخ دوران قاجار بهشمار آورد.