خلاصة:
مسئله جبر و اختیار از مسائل بنیادینی است که با مسائل مهمی همچون هدف از آفرینش انسان، بعثت پیامبران، نصب امامان علیهمالسلام و معاد مرتبط است، بهگونهای که اتخاذ دیدگاه نادرست در این باره، میتواند مسائل یادشده را تحت الشعاع قرار دهد. آنچه در این پژوهش، مدنظر است، نگاهی مورخانه به تطورات این مسئله در تاریخ کلام امامیه است. اگرچه آموزه امر بین الامرین در سخنان پیشوایان راستین مذهب تشیع به روشنی بیان شده و امروزه نیز در کلام امامیه مقبول افتاده، نگاهی تاریخی به این مسئله نشان از این واقعیت دارد که آموزه یادشده در سنت کلامی متکلمان امامیه تا قرنهای مدیدی جایگاه روشنی نداشته، بلکه متروک و مهجور بوده است.
ملخص الجهاز:
وی در یکی دیگر از کتابهای خود، توضیحی اندک ارائه میکند: «و اعتقاد به این مسئله لازم است که خداوند متعال امر را به بندگان واگذار نکرده و آنها را بر گناهان مجبور نساخته است و بندگانش را به فوق طاقتشان تکلیف نکرده، چنانکه خود فرمود: لا یکلف الله نفسا إلا وسعها امام صادق علیهالسلام نیز در این باره فرمود: لا جبر و لا تفویض بل أمر بین أمرین(همو، 1418ق، ص17 و 18).
او در توضیح روایت «لاجبر و لاتفویض بل امر بین الامرین» مینویسد: مقصود از این سخن آن است که خداوند متعال بندگانش را بر گناهان مجبور نساخته و امر دین را نیز به آنها واگذار نکرده تا آنکه دربارۀ آن با دیدگاهها و قیاسهایشان نظر دهند.
محقق طوسی در تبیین «لا جبر و لا تفویض بل أمر بین الامرین» بر این باور است که از سویی اسباب قدرت و اراده از خداوند متعال هستند که با وجودشان فعل واجب و با عدمشان، فعل ممتنع میشود.
نجم الدین رازی حبلرودی از متکلمان قرن نهم هجری به بیان دیدگاههای اندیشمندان مسلمان در مسئلۀ جبر و اختیار میپردازد و تمام دیدگاهها را در سه دیدگاه خلاصه کرده و عدلیه را بر این نظر میداند که خدای متعال بندگان را آفرید و در درون آنها قدرت و اراده را قرار داد آنگاه آنها را امر و نهی کرده و بندگان اگر طاعتی انجام دهند با توفیق الهی است و اگر عصیانی انجام دهند به سبب سوء اختیار خودشان است(رازی حبلرودی، ص296 و 297).