خلاصة:
به اعتقاد اکوفمینیستها میان مسائل زنان و مشکلات طبیعت نوعی ارتباط و تناسب وثیق وجود دارد. برخی از آنها نظیر فرنسواز دوبون، رزماری رویتر و مری دیلی معتقدند یکی از عوامل ستم بر زنان و تخریب طبیعت، فرهنگ مردسالاری و تسلط مردان بر تمامی امور است. به ادعای آنان، الهیات مردسالارانه کتب مقدس، فرهنگ مردسالاری را تقویت و نهادینه کرده، اختیار امور زنان ازجمله حفظ یا سقط جنین را به مردان سپرده است تا زنان را زیر سلطه و نظارت خود نگه دارندکه موجب ظلم جنسیتی به زنان شده است. بهعلاوه عدم جواز سقط جنین برای زنان به دلیل افزایش جمعیت که از سوی ادیان مقدس تبلیغ و ترویج میشود، موجب تخریب بیشتر منابع طبیعی شده، به محیط زیست آسیب میرساند. آنان دفاع از جواز سقط جنین را به منظور مبارزه با سلطه مردان بر زنان و طبیعت ضروری دانستهاند. هدف مقاله حاضر بررسی و نقد ادله این طیف از اکو فمینیستهای رادیکال درباره جواز سقط جنین به روش تحلیلی و علّی است. در نقد ادعای آنان به نادرستی ادعای سقط جنین به دلیل احترام به طبیعت یا روحیه طبیعت دوستی همه زنان پرداخته میشود، همچنین ادعای جواز سقط جنین به دلیل حق تصمیمگیری زن و آزادی مطلق و حداکثری برای زنان نقد میگردد؛ بهعلاوه ضمن بیان ارزش ذاتی حیات انسان در الهیات قرآن کریم به ارزشمندی حیات جنین نیز پرداخته میشود.
As viewed by ecofeminists there may be found a strong harmony and relation between the women`s problems and the problems found in nature. Some like Fracoise d`Eaubonne, Rosemary Reuter and Mary Daly have viewed that one cause of cruelty to women and of natural destruction lies in the culture of patriarchy and men`s dominance over all affairs. As they claimed, the patriarchic theology of The Bible has supported and established this culture and given the authority of women`s affairs including abortion to men to keep women under their dominance. It has been taken the form of a cruelty to women. And again, illegality of abortion for increasing the population as propagated and taught by Divine religions has led to natural destruction. Ecofeminists has known supportion of legality of abortion as necessaryto oppose men`s dominance over women. In the paper, it has been intended to study and analyze radical ecofeminists` proofs of the field critically. Meanwhile, it has been made clear that their claim for supporting nature by supporting abortion and for women`s right to decision and absolute freedom is incorrect. And finally, when reasoning against legality of abortion, the author has emphasized essential value of human life.
ملخص الجهاز:
بهعلاوه عدم جواز سقط جنین برای زنان به دلیل افزایش جمعیت که از سوی ادیان مقدس تبلیغ و ترویج میشود، موجب تخریب بیشتر منابع طبیعی شده، به محیط زیست آسیب میرساند.
(ibid) رزماری رادفور رویتر نیز معتقد بود سقط جنین یک اقدام مثبت و پسندیده برای حفظ منابع طبیعی به دلیل رشد بیرویه جمعیت است که با هدف رهایی زنان و طبیعت از سلطه مردانه، از سوی الهه یا خدای مؤنث تأیید میشود.
(Branch, 2004: 3) در دیدگاه چنین افرادی بهدلیل ارتباط نزدیک میان زنان و طبیعت، سقط جنین یک راهکار مناسب برای رهایی زنان از مردسالاری و نیز حفظ طبیعت و منابع آن از سلطه مردان است.
نقدی از منظر اخلاق اسلامی</H2> در این قسمت به نقدی از منظر اخلاق اسلامی به برخی از استدلالهای اکوفمینیستها بر جواز سقط جنین پرداخته میشود: الف) به اعتقاد اکوفمینیستهای رادیکال در الهیات کتب مقدس بیان شده، زنان مظهر جسم و طبیعت بوده و همانند مردان دارای روح مجرد و متعالی نیستند، آنان این امر را زمینه ظلم و ستم به زنان دانستهاند؛ درحالیکه در الهیات اسلامی مذکر و مؤنث بودن به شئون ماده برمیگردد.
آنان جواز سقط جنین را گامی مهم برای رهایی زنان از تسلط مردان دانسته و مدعی شدند سقط جنین فقط راهکاری آزادیبخش به زنان نیست، بلکه موجب حفظ طبیعت از تخریب منابع طبیعی و مصرف بیرویه آن منابع نیز میشود.
به اعتقاد رویتر ازآنجاییکه افزایش جمعیت یک خطر جدی برای تخریب منابع طبیعی است، باید جواز سقط جنین به انتخاب زنان باشد، زیرا زنان نسبت به طبیعت و حفظ منابع آن حساسترند.