خلاصة:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی رویکردها و اهداف راهبرد امنیتی روسیه در قبال بحران سوریه بوده و درپی یافتن علت و معلول و میزان تاثیر متغیر مستقل پژوهش (کنش قدرتهای بزرگ در مورد بحران سوریه) بر متغیر وابسته (واکنش ساختاری قدرتهای بزرگ) انجام شد. روش پژوهش توصیفی–تحلیلی بوده و اطلاعات با شیوه مطالعه کتابخانهای گردآوری شدند. نتایج پژوهش نشان داد، واقعگرایان حاکم بر سیاست خارجی روسیه، هدف راهبردی خود را برمبنای بازی بُرد-بُرد میان روسیه و غرب تعریف کردهاند؛ لذا نقش روسیه در جلوگیری از حمله غرب به سوریه، نمود عملی از این واقعگرایی است. روسیه همواره میخواهد امریکا او را بهعنوان همکار همتای خود در نظر بگیرد و در تحولات جهانی، این کشور را برابر با خود بهحساب آورد. رهبران کرملین نمیخواهند نظم و ژئوپلیتیک منطقه به ضررشان تغییر کند؛ چراکه هم منافع اقتصادی زیادی را از دست میدهند و هم امکان تسری این تحولات به حوزهی نزدیک روسیه وجود دارد. امروز چرایی پایداری کرملین در بحران موجود در کشور سوریه، نمود بارز و تعبیری واقعگرایانه از قدرت و پیچیدگی مفهوم امنیت به خود گرفته است. کرملین بهخوبی میداند که آنقدر "بزرگ" نشده که توان ایجاد موازنه در برابر قدرت شبکهای غرب را داشته باشد.
ملخص الجهاز:
پرسش و فرضيه ي اصلي پژوهش اين است که راهبرد امنيتي روسيه در قبال بحـران سوريه بر مبناي چه رويکرد و اهدافي قابل تبيين است ؟ نتايج اوليه نشان ميدهند اهميت راهبردي سوريه براي روسيه (خصوصا موقعيت ژئواسـتراتژيک بنـدر طرطـوس و کنتـرل فرامرزي گروه هاي جهادي چچني) سبب شـده اسـت کـه متغيـر سـاختاري رقابـت هـاي ساختاري هميشگي سياست خارجي مبتنيبر توازن قواي روسيه ، فعال شود و باامتيازگيري از طريق دادوستد ديپلماتيک درمقابل غرب (ايالات متحـده )، بـازي جديـد خـود را جهـت تامين منافع و امنيت ملي خود به پيش ببرد.
در اين ميان ، چرايي مواجهه ي مسکو بـا موضوع تحولات جهان عرب ، به ويژه سياست اش در قبال بحران سوريه نيز داراي ابعاد و دلايل مختلفي است و از جنبه هاي متفاوت قابليت بررسي دارد؛ از جمله ميتوان به موارد زير اشاره کرد: تلاش براي حفظ نفوذ ژئوپوليتيکي ١ (نزديکي خاورميانه به مرزهـاي جنـوبي روسـيه )؛ اقدام روسيه در راستاي تحقق دکترين امنيـت ملـي روسـيه ؛ احتمـال بـروز انقلاب هـايي به سبک تحولات جهان عرب در محيط پيراموني روسيه ؛ ترس امنيتي مسکو از گروه هـاي شبه نظامي سلفي– جهادي (حوزه ي پيراموني مسکو- چچن )؛ ايجاد فضاي رقابت بـزرگ سياسي با ايالات متحده ؛ ايجاد بستر تاکتيکي براي بازي با کـارت ايـن فرصـت ؛ حفاظـت اقتصادي منافع درحوزه ي انرژي و حوزه ي فروش ادوات نظـامي؛ ايجـاد فضـاي نمايشـي مانند دوران جنگ سرد و بازگشت به عظمت گذشته ؛ ايستادگي اسـتراتژيک و ژئوپليتيـک در مقابل ايالات متحده در راستاي منافع ملياش ؛ حفظ تنها پايگاه نظامي دريايي روسـيه در سواحل غرب سوريه ؛ جلوگيري از حضور نظامي نـاتو در منطقـه ي پيرامـوني (نگرانـي روسيه از تکرار سناريوي ليبي در سوريه ) (نوري، ١٣٩١).