خلاصة:
هماینک دیپلماسی رسانهای، بخش قابل توجهی از دیپلماسی عمومی کشورهای قدرتمند جهانی را به خود اختصاص داده است. شعاع انتشار مطالب رسانههای نوین امروزه حد و مرزی نمیشناسد. محتوای این رسانهها مرزهای دولت ـ ملت را درمینوردد و محدودیتهای ناشی از این مرزها را کنار میگذارد. به یک معنا، دیپلماسی و سیاست خارجی، عملاً فاقد مرز شده است.در عین حال در سایه محیط جهانی نوین محتوای بازی نرمافزاری به عنوان بخشی از دگرگونیهای جدید سیاست خارجی موجب شده است تا گفتمان، تصویرسازی و اقناع دیگران، در تعاملات مربوط به سیاست خارجی جایگاهی نوین یابد. در این فضا دولتها ناظر توان اطلاعیابی و تاثیر بر مخاطبان خارجی خود در هر نقطه از جهان هستند. رویکرد پست مدرنیسم در روابط بینالملل نسبت به تاثیرات رسانههای نوین بر دیپلماسی رویکردی قابل تأمل در این زمینه است. چرا که اغلب تئوریهای نوین بینالمللی که به تاثیرات رسانهها بر دیپلماسی و سیاست خارجی پرداخته است، زاویه دیدی پست مدرنیستی دارد و اغلب این تئوریها را دانشمندان پست مدرن ارایه کرده است. با این ملاحظات مقالهی حاضر که برآمده از تحقیقی به همین نام است با بهرهگیری از روش تحقیق دلفی به بررسی رویکرد پست مدرنیسم در روابط بینالملل نسبت به تاثیرات رسانههای نوین بر دیپلماسی میپردازد
ملخص الجهاز:
روش تحقیق برای آگاهی از رویکرد پسامدرنیسم در روابط بین الملل نسبت به تاثیر رسانه های مبتنـی بر فناوریهای نوین ارتباطات و اطلاعات، ابتدا با بهرهگیری از مطالعات کتابخانه ای و بـه صورت تحلیلی سه موضوع «رسانه هـا و رویکـرد پسامدرنیسـم در روابـط بـین الملـل »، «دیپلماسی سایبر؛ تاثیر رسانه های مبتنی بر فناوریهای نـوین ارتباطـات و اطلاعـات بـر دیپلماسی » و «ارتباطات سیاسی » بررسی شد و اطلاعات اولیه کلی جمع آوری گردید.
در مورد پسامدرنیسم در قابل اثرگذارترین روایت های دوگانه اش، به بیان ژرف لیوتار و ژان بودریار چنین احساس می شود که «روایت هـای کـلان» دربـارهی پیشـرفت و آزادی انسان که ریشه در اندیشه ی روشنگری دارد اعتبار خود را از دست داده است و ایـن کـه نوعی فرهنگ ساخته شده از انگارههای سرد در رسانه های گروهی بر صحنه آمده است تـا دنیای واقعی را سرکوب کند و بر آن پیشی گیرد و نگرانی هـای کهنـه دربـارهی رابطـه ی انگاره و واقعیت را از میان بـردارد(لندرسـون و دیگـری،٢٠٠٠،ص٩٤).
دردریان یکی از بینامتن های مهم قدرت و بازی در سیاست جهانی را «فرهنگ مردمی در خدمت توطئه بین المللی »٢ می داند: این بینامتن حوزه ای از رقابت ایدئولوژیک را باز می نماید که در آن راهبردهای امنیت ملی همراه با بازیهای نهایی جنگ های واقعی ناممکن همراه با نابودی دسته جمعی را می توان بارها و بارها و محض تفریح به عنوان شبیه سازی جنگی که در آن دولت ها رقابت می کنند، منافع برخورد پیدا می کند، و جاسوس با جاسوس رویارو می شود، برای مصرف تودهای بازی کرد.