خلاصة:
جنگ تحمیلی با ویژگیهای منحصربهفرد خود بهصورت گستردهای از شهریور 1359، کشور ایران را تحتتأثیر قرار داد. در این راستا، مطالعة ابعاد مختلف آن، بهویژه مطالعة عملکرد و شیوههای رفتاری مدیریت جنگ و دفاع از کشور طی این دوران از اهمیت بالایی برخوردار است؛ زیرا در این جنگ نمونة موفقی از مدیریت به سبک جدید (مدیریت انقلابی) ارائه گردید که حاصل جهانبینی الهی امام خمینیرحمتاللهعلیه و خلاقیت فرماندهان و مدیران عرصههای مختلف دفاع مقدس بود که در شرایط کنونی هم میتواند راهنما و الگویی اصولی برای دفاع از کشور باشد. باتوجه به این امر، پژوهش حاضر با روشی توصیفی- تحلیلی و با استناد به منابع اسنادی، اینترنتی و کتابخانهای به واکاوی دو رویکرد اصلی حاکم بر نحوة دفاع و مدیریت جنگ پرداخته است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که نیروهای اسلامگرای مکتبی به رهبری امام خمینیرحمتاللهعلیه متعهد به شیوة انقلابی جنگ و دفاع همهجانبه بودند. جناحی که با ارائة مدیریتی مبتنی بر اصول دینی و مذهبی، این رخداد را به فرصتی برای بازتولید و تثبیت جمهوری اسلامی تبدیل نمود. در مقابل، نیروهای ملیگرا و ملی- مذهبی با مدیریت بنیصدر به نبرد کلاسیک اعتقاد داشتند؛ اما موقعیت حکومت نوپای ایران، توانایی بهکارگیری آن را نداشت. سرانجام هم ناموفقبودن چند عملیات جنگی و عزل بنیصدر از فرماندهی کل قوا و ریاست جمهوری، خط بطلانی بر آن کشید و درنهایت، روند دفاع انقلابی و همهجانبه بر جنگ حاکم گردید.
The imposed war with its unique features was widely influenced by Iran's contract of September 1979. It is important to study the various dimensions of war, especially the performance and behavioral modes of war management and defense of the country. Because it was presented a successful example from management to a new style (revolutionary management), which was the result of Imam Khomeini's divine worldview and the creativity of the commanders and managers of various holy defense arenas that in the present circumstances, can as a guide and a principled model for defending the country. Regarding this, the present study by using a descriptive-analytical method and referring to documentary, Internet and library resources to, has examined two main managerial approaches in the imposed war. The findings of the research show; The Islamist forces led by Imam Khomeini were committed to a revolutionary way of warfare and comprehensive defense. Converting a wing based on religious principles, the war has become an opportunity for the consolidation of the Islamic Republic. In contrast to the nationalist and nationalist-religious forces led by Bani Sadr, they believed in the classic battle; but the position of the newly established Iranian government was not able to use it. Eventually it was eliminated by the failure of several combat operations and the dismissal of Bani-Sadr from the command and control of the presidency and ultimately, the revolutionary and all-out defense of the war was dominant.
ملخص الجهاز:
ازسویی، حضور نیروهای ملیگرا و ملی- مذهبی با مدیریت ابوالحسن بنیصدر در رأس هرم قدرت که به لحاظ بینش و عدم درک ماهیت و مبانی انقلاب ، قادر به حل معضلات نبودند، که بر دامنۀ مشکلات افزوده بود؛ زیرا، آنان به روابط پنهانی متقابل سیاسی- بین المللی اعتقاد داشتند و میخواستند با کمک تسلیحاتی و مالی قدرت های خارجی که ائتلافی گسترده علیه ایران به راه انداخته بودند، در مقابل عراق ایستادگی کنند؛ درحالیکه این عقیده به معنای پذیرش شرایط آتش بس و صلح و درنتیجه واگذاری بخش هایی از خاک ایران به دشمن بود که عملاً، قابل اجرا نبود (قلینژاد، ١٣٩١)؛ اما در جناح مقابل ، نیروهای انقلابی اسلام گرا (مکتبی) به رهبری امام خمینی قرارداشتند که معتقد بودند، جمهوری اسلامی باید با اتکا به توان داخلی و تکیه بر نیروی عظیم مردمی در مقابل رژیم بعث عراق و ائتلاف بین المللی ضد ایرانی مقاومت کند.
شکست های پیدرپی که از یک سو، بن بست نظامی نیروهای ایران را رقم زد و امیدواری مقام های رژیم بعث برای تداوم استقرار خود در مناطق اشغالی را دوچندان کرد و از سوی دیگر، موجب گردید تا بنیصدر و همراهانش ، به تدریج ، زمزمه های پایان دادن جنگ از راه سیاسی و پیشنهاد صلح را مطرح نمایند و به سمت بحران زایی سیاسی برای افزایش قدرت خویش گام بردارند؛ بر این اساس ، پس از این ناکامی ها، راهبرد ارتش جمهوری اسلامی ایران از حالت تهاجمی به وضعیت تدافعی تغییرکرد؛ اما، این امر، به درگیری های سیاسی داخلی سال ١٣٦٠انجامید (اکبرپور، خبرگزاری 161 فارس ، ١٣٩٦) و بستر فعالیت بسیاری از گروه های تروریستی را در کشور فراهم ساخت و بر ایجاد دشمنی میان نیروهای ایران افزود.