خلاصة:
خیال و ادراک خیالی دارای جایگاهی ویژه در حکمت متعالیه است. این مساله در حکمت سینوی و اشراقی نیز مطرح بوده، لیکن ملاصدرا دیدگاهی نو و ویژه نسبت به آن دارد. وی بر اساس مبانی خود، یعنی اصالت وجود و مساوقت آن با اوصافش از جمله علم، طرح نظریاتی بدیع در مورد ماهیت معرفت، ماهیت قوای ادراکی و ارتباط آنها با نفس، استکمال جوهری نفس، تناظر مراتب هستی با مراتب وجود انسان و پذیرش عالم مثال سهروردی، به عنوان عالمی واسطه که قرابت وجودی با هردو عالم ماده و عقل دارد، تفسیری نو از قوه خیال و صور خیالی ارائه میکند. ملاصدرا بر اساس این دیدگاه نو امور متعددی را که همگی مرتبط با نفس انسان هستند تفسیر میکند. مهمترین این امور معاد جسمانی و ثواب و عقاب اخروی است.
The question of 'imaginal perception' (al-idrāk al-khayālī) constitutes one of the most complex and important sections of the 'Transcendental Philosophy' (al-hikmat al-muta'āliyya) of Sadr al-Dīn Shīrāzī (1569-1640). Sadr al-Dīn's contribution to the conception of 'imaginal perception' is distinguished from those of his towering predecessors, namely Ibn Sina (Avicenna) and Suhrawardi. In fact, Sadr al-Dīn developed inspiring ideas connected with 'imaginal faculty', 'imaginal perception' and 'imaginal realm', and he did it on the basis of his well-considered and elaborated doctrines such as 'principality and primacy of being' (isālat al-wujūd, that the 'being' of each object is principial vis-a vis its 'quiddity' and that the essential qualities of 'Being', including 'knowledge' ('ilm), are concomitant with 'Being' itself), as well as based on his theories of perception and cognition, of the 'perfection in esse' or 'substantial perfection' of the soul, and of correspondence between the multiple states of 'being' and those of the human being - as a microcosmic image of 'being' itself. In the same line, Sadr al-Dīn also developed Suhrawardī's teachings on the 'imaginal world' as a mediatory realm between the sensory and the intelligible realms. It was on the basis of such elaborated doctrines and theories that Sadr al-Dīn succeeded to explain some particular problems related to the 'soul', among them, one may refer to the problem of 'reward and punshment in the Hereafter' as well as the question of 'bodily or corporal resurrection'.
ملخص الجهاز:
او براساس مبانی خود تفسیری نو از قوۀ خیال و صور خیالی ارائه میکند، مبانیای چون اصالت وجود و مساوقت آن با اوصافش ازجمله علم، طرح نظریاتی بدیع درمورد ماهیت معرفت، ماهیت قوای ادراکی و ارتباط آنها با نفس، استکمال جوهری نفس، تناظر مراتب هستی با مراتب وجود انسان، و پذیرش عالم مثال سهروردی بهمثابۀ عالمی واسطه که قرابت وجودی با هر دو عالم ماده و عقل دارد.
همچنین، باتوجهبه اتفاق نظر فیلسوفان مسلمان بر اصل تناظر عوالم هستی با مراتب وجود انسان، و ازسویدیگر ایدۀ عالم واسطه بین عالم ماده و عقل که شیخ اشراق مطرح کرده است و ملاصدرا نیز آن را پذیرفته است، زمینه برای نظریۀ ابداعی دیگری در حکمت متعالیه درمورد نسبت ادراکات خیالی با نفس فراهم شد.
ازیکسو، براساس نظریۀ حرکت جوهری (و نیز نظریۀ «کل القوا بودن نفس» که در بخش بعدی بیان خواهد شد) به عینیت ادراکات با نفس میرسیم و ازسویدیگر، ازآنجاکه وجود سه مرتبه از ادراک که ادراک خیالی حد وسط آن است پذیرفته شده است (ملاصدرا 1919: 360- 361)، ادراک خیالی یا مرتبۀ خیالی نفس حد وسط دو مرتبۀ دیگر قرار میگیرد، به این معنا که صور خیالی واجد عوارضی مانند کمیت، شکل، رنگ، و غیرهاند، اما جرم مادی یا جسمانی ندارند.
به این دلیل که ملاصدرا قوۀ خیال را دارای مراتب قوت و ضعف میداند، در مرتبۀ ضعف ازطریق ارتباط با جهان محسوس و ادراک صور حسی واجد ادراکات خیالی میشود (ملاصدرا 1380: 472، 594).