خلاصة:
یکی از زیرساختهای اصلی حق حیات که از مصادیق بارز حقوق بشر میباشد حق بر سلامت و بهداشت است که زمینهساز تحقق دیگر نسلهای حقوق بشر در سطح جهان شناخته میشود. بدینترتیب بهداشت انسانی هم میتواند تمتع از دیگر حقوق را تحت تاثیر قرار بدهد و هم از بیتفاوتی و نقض دیگر موازین حقوق بشر تاثیر پذیرد. سازمان ملل متحد و سازمان بهداشت جهانی به عنوان یک سازمان بینالمللی عام و تخصصی در بسیاری از ماموریتها و اهداف خود در زمینه بهداشت انسانیکامیاب بوده و در آن موضوعات و مناطقی که اهداف یا سازمان بهداشت جهانی فرصت تحقق یا پیشروی نیافته باید موانع تحقق این آرمانها را در فقر، بیسوادی، بیکاری، رکود، فساد، تبعیض و فقدان دموکراسی در برخی از جوامع و کشورها جستجو کرد. فرضیه تحقیق بر این اساس استوار است که سازمان بهداشت جهانی برای فائق آمدن بر مشکلات پیش رو باید با ابزار افزایش آگاهی ملتها به تدریج دولتها را تشویق به تعامل و همکاری برای ارتقاء سطح بهداشت بشریت بنماید تا سریعتر به اهداف عالی و انسانی خود دست یابد.
ملخص الجهاز:
بعيدينژاد، دريايي و عليآبادي(١٣٨٤)، در کتاب تحول در ساختار نظام ملل متحد به تاثيرگذاري بيماري ايدز بر امنيت بين المللي اشاره دارد که به عنوان يک تهديد غيرنظامي ميتوان صلح جهاني را به مخاطره بيندازد که مقابله با آن به يک عزم و همکاري بين المللي از سوي همه کشورهاي عضو جامعه جهاني نياز دارد که چرا همان طور که جيمز وولفسون رئيس بانک جهاني در اجلاس مورخه ١٠ ژانويه سال ٢٠٠٠ ميلادي بيان داشت ايدز را نميتوان صرفاً از دريچه بهداشت انساني نگريست بلکه آن تهديدي است براي تحقق توسعه پايدار که در بسياري از قاره هاي جهان در حال جولان است و زيرساخت هاي جوامع را ويران ميکند.
براي مثال در برنامه بودجه برخي از کشورها ساخت بيمارستانها و مراکز درماني تخصصي گنجانده ميشود حال آن که به دليل عدم تحقق درآمدها و اعتبارات لازم امکان اجراي برخي از بندهاي برنامه عمراني و توسعه اي کشورها فراهم نميشود هرچند که قانون - گذار آن را به درستي پيش بيني، مدرن و تصويب کرده است اما معضلات غيرحقوقي موجب توقف مقررات حقوقي ميگردد که در مورد سازمان بهداشت جهاني اين مطلب کاملاً به اثبات رسيده است که اهم آن ها عبارتند از: رشد سر سام آور مطالبات بهداشتي و سلامتي ملت ها به ويژه در دو بخش مراقبت هاي بهداشتي و تامين اجتماعي، افزايش هزينه هاي بهداشتي با لحاظ خدمات پزشکي و تورم موجود در بسياري از کشورها، تخصصي شدن خدمات پزشکي مرتبط با اينترنت و فضاي مجازي، فاصله برخي از کشورهاي در حال توسعه از سياست هاي بهداشتي عدالت محور به لحاظ فقر اقتصادي و بودجه اي و ضعف ساختار مديريتي و بهره وري نظام سلامت در برخيکشورها موجب تضعيف حرکت و تکامل نظام سلامت زيستي و حقوق بشري گرديده است (يزدي فيض آبادي و ديگران ، ١٣٩٦: ١٥٦).