خلاصة:
قبایل صحراگردی که در سدههای میانه به ایران سرازیر شدند و چندی بعد به حکومت رسیدند، بهرغم ادّعای حمایت از شریعت و پاسداشت آن،در عمل و در عرصه تعامل با دیگران، به آموزههای اسلام دایر بر حفظ حقوق دیگران و بویژه مخالفان پایبند نماندند. گفتنی است که این رویکرد فقط از سوی آنان اتّخاذ نشد و گروههای رقیب و سایر بازیگران عرصۀ سیاست نیز عملا چنین رویهای در پیش گرفتند و بر این اساس، حجم عظیمی از ابزارهای مجازات در منازعات سیاسی ـ مذهبی ایران آن زمان به کار رفت. از اینرو این پژوهش در پی پاسخگویی به این پرسش اصلی است که چرا و چگونه این ابزارها برای مجازات افراد مجرم و غیر مجرم به کار رفت؟ نویسندگان برای پاسخگویی به این پرسش بر اساس روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای، در وهله نخست نوع و چگونگی کاربرد ابزارهای مجازات را واکاوی نموده و سپس میزان انطباق آنها را با آموزههای شریعت و چرائی به کار گیری آنها را در دوره مورد بحث، بررسی کرده اند.
The barbarian people who came to Iran in the middle centuries, and sometime later came to power, despite the claims of protecting and respecting the Shari'a, did not adhere to the teachings of Islam in protecting the rights of others, especially the opposition, in practice. It is noteworthy that this approach was not only taken by them, and rival groups and other actors in the field of politics practically took such a course, and on that basis, a huge amount of the means of punishment in the religious political conflicts of Iran was used at that time.Therefore, this research seeks to answer the main question why and how these tools were used to punish the guilty and innocent ones! In order to answer this question, the authors, using descriptive-analytical method and using library resources, first of all investigated the type and manner of using punitive instruments, and then their degree of conformity with the Shari'a doctrines and their application in the course of the intended period were reviewed
ملخص الجهاز:
به جز کاربرد آن در مجازات هایی چون ممهور کردن مخالفان مذهبی و میل کشیدن چشـم ، درایران عصر غزنوی ابزار کاربردی چندان مستقلی نبـوده اسـت و در عصـر سـلجوقی ، بـه جـز سوزاندن مدافعان دژ شهر «اغاک لال » (در گرجستان فعلی ) توسط آلب ارسلان (ابن اثیـر، ١٤٢٢: ١٩٥/٨؛ حسینی ، ١٣٨٠: ٧٢)، از خشن ترین ابزارهایی بود که در منازعات فرقه ای به کار گرفته شد.
کشاندن جسد معدومان در شهرها، از دیگر کاربری های کیفری این ابزار بود کـه در عصر غزنوی جسد دو تن از دیوانیان دربار خوارزم به نـام هـای «قائـد منجـوق » (بیهقـی ، ١٣٨٩: ٤٦٣/٢) و «عبدالجبار» (همان ، ١١١٩/٣) و در حکومت ملکشاه سلجوقی جسد ابوطـاهر نجـارِ اسماعیلی مذهب با آن در سطح شهر کشیده شد (ابن اثیر، ١٤٢٢: ٤٤٩/٨).
در این دوره ، کندن لباس چند کاربرد کیفری داشت و ساده ترین و شـایع تـرین و نخستین مجازات بدین وسیله ، دستار از سر برداشتن بود (چیت سـاز، ١٣٧٤: ٢٨٧)؛ چنـانکـه در عصر غزنوی سلطان محمود در ٤٠٨ق قاتلان ابوالعباس خوارزمشاه را پیش از اعدام ، سـر برهنـه کرد (بیهقی ، ١٣٨٩: ١١١١/٣) و به فرمان وی مظفربن طاهر عامل فوشنج را نیز سر و پای برهنه از این شهر به غزنه منتقل کردند (شبانکاره ای ، ١٣٨١: ٦١/٢-٦٢).