خلاصة:
دانش تاریخگذاری (chronology) و تعیین زمان نزول سور از نوآمدترین دانش های قرآنی برشمرده می شود که خاورشناسان بیش از مسلمانان به آن اهتمام ورزیده اند. خاورشناسان بر خلاف مسلمانان بیش از آن که به نقل و روایات در تاریخ گذاری قرآن تکیه کنند، به سبک شناسی قرآن تکیه دارند. یکی از شاخص های سبک شناختی که آنان مبنای تاریخ گذاری قرآن قرار داده اند، اسلوب های تصویری قرآن نظیر تشبیه، مجاز، استعاره، کنایه است. خاورشناسان بر اساس چنین شاخص هایی سوره های قرآن را به طبقات متعدد تقسیم کرده اند که مشهورترین آنها تقسیم بندی چهارگانه یعنی سه دوره مکی و یک دوره مدنی است. رژیس بلاشر (Regis Blachere) از جمله خاورشناسی است که در دوره معاصر به چنین طبقهبندی اهتمام کرده است. در این مقاله کوشش می شود،شاخص اسلوب های تصویری تاریخگذاری نامبرده به نقد کشیده شود. تلقی بلاشر این است که جنبه تصویری و شاعرانه و خیال پردازانه قرآن هرچه از مبدا نزول قرآن فاصله می گیرد، کاسته می شود؛ اما بررسی ها موارد نقض بسیاری را در تحقیق ارایه شده او نشان میدهد و این حاکی است که این شاخص از اعتبار علمی برای تاریخ گذاری قرآن برخوردار نیست.
Quran's chronology and determination of Sura's time is one of the newest knowledge in Quran's sciences in which Middle East expert pay more attention than Muslims. Middle East expert rely on methodology of Quran rather than telling quotes. One of the indexes in this regard is Imaginary mode like Simile, Metaphor, Allegory and etc. they divide Quran based on this index and the most famous one is three Maki mode and Madani mode. Regis Blachere is one of Middle East expert who did so. This study, tried to criticize this index. Blachere believes that literacy of Quran decline as we become far from its own time. This study shows a lot of counterexample and indicates this index is not reliable any more.