ملخص الجهاز:
"در صحنهء فرار آن دو از مدرسه،و به هنگام خروج آنتوان و رنه از یک سینما،دوربین به سرعت به دنبالشان چرخش افقی (پن)میکند و سپس از آنها جلو افتاده،سریعتر از شتاب راه رفتن پسرها حرکت میکند.
در ابتدا استوانه آنچنان سریع میگردد که حتی ما بهعنوان تماشاگر از حرکت آن دچار سرگیجه میشویم،ولی برخی از عناصر ایستا-مثل محور اتکای استوانه و آنتوان که با نیروی گریز از مرکز به دیوار آن چسبیده-به ما کمک میکنند تا تعادل خود را حفظ کنیم.
این صحنه،استعارهء تصویری کاملی است برای تمامی تجربهء آنتوان در چهارصد ضربه:آنتوان آنقدر در حرکت دائم به سر میبرد که هم او و هم کسانی که او را نظاره میکنند دچار گیجی میشوند،اما برخلاف شجاعت و وجد و شوری که دارد،تحرکش به شدت محدود شده و تنها در دایرهای بسته چرخ میزند.
گویی که حالت استفهامآمیز چهرهء آنتوان این پرسش را به میان میکشد که:از اینجا به کجا بروم؟همچنانکه در سکانس ماشین تفریحی روتور[و دیوار آن]دیدیم،حرکت نوعی احساس گذرای آزادی و نشاط به آنتوان میدهد،اما او در آستانهء خلیج ایستاده و دریا را در پشت سر خود دارد.
تنها زمانی که خانواده را نزد هم،در گذران اوقات خویش میبینیم هنگامی است که هر سهء آنها به سینما میروند(فعالیتی که اکنون آن را با آنتوان و رنه مربوط و تداعی میکنیم)،ولی در این موقعیت،هر سه بازیگوشانه مثل بچهها رفتار میکنند.
با این حال،جالب اینجاست که آنتوان دارد کاری میکند که همزمان با تلاش وی در عصیان علیه جهان بزرگسالان،او را بالغ نشان داده و به او احساس بلوغ میبخشد."