ملخص الجهاز:
"ج-خشونت قومی در جهان معاصرحیات سیاسی انسانها اگرچه در طول تاریخ به واسطه تأسیس نهادهای ملی و فراملی سامان بیشتری یافته است ولیکن آنچه که همچنان در آن چشمگیر مینماید درصد بالای ستیزههاست که در شاخصهای مختلف، روندی صعودیای را نشان میدهد 21 در این میان، توجه ویژه به خشونت قومی، مبتنی بر ادلهای چند میباشد که ضمن تبیین حساسیت اینگونه از خشونت، علت انتخاب آن را به منزلهمورد مطالعاتینوشتار حاضر و عامل اصلی در سنجش ظرفیت طبیعی امنیت در ایران، بیان میدارد؛از جمله مهمترین این ملاحظات میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:1-قومیت به مثابه منبع ستیزهکومار روپسینگه 1 در یک تقسیمبندی از انواع ستیزههای منجر به خشونت، پنج گونه عمده ستیزه را از یکدیگر تمیز داده است:ستیزههای ایدئولوژیک 2 ، ستیزههای ناظر بر اقتدار و نیروی فائقه در یک کشور 3 ، ستیزههای رادیکال 4 ، ستیزههای هویتی 5 ، و ستیزههای دروندولتی 6 .
ترکمنها چندان با مقولات نوینی چون ایدئولوژی آشنایی نداشته و خواهان نوعی حیات مستقل بودهاند و ازاینرو مشاهده میشود که مناطق ترکمننشین، همواره مناطقی پردردسر به شمار آمدهاند که حتی در سال 1881 حکام ایران از این که طی قرارداد موسوم به آخال بخشی از این مناطق از ایران جدا شده و به روسیه داده میشود، با خوشحالی هیچگونه ادعای حقوقیای را مطرح نمیسازند!در مجموع آنچه خلق ترکمن آزموده است نه ناسیونالیسم ترکمن بلکه شورشهای مستمری بوده که در قالب خواستارهای محدود ترکمنها برای نفی هرگونه دخالتی در امورشان، صورت میگرفته است؛از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد:همدستی با مخالفان مشروطه جهت سرکوب مشروطهخواهانتأسیس شورای دهنفری در 1303 و فعالیت آشکار در مخالفت با حکومت مرکزیهمکاری ترکمنهای ایران با ترکمنهای جمهوری ترکمنستان و تشدید برخورد با دولت مرکزیسوءاستفاده از وضعیت پس از انقلاب اسلامی در ایران و ظهور جنبش موسوم به خلق ترکمن که درگیریهای خونینی را در شهرهایی مثل گنبد کاووس، در سال 1358 به دنبال داشت."