خلاصة:
چکیده: پیوند تصوف و تشیع، یکی از ویژگیهای توسعه تشیع در سدههای هشتم و نهم بود که مصادیق ادبی تاثیر تصوف در فرهنگ تشیع این دوره کمتر بررسی شده است. در این جستار، برای مشاهده این کیفیت، یک متن حماسی از سده نهم- دهم (شاهنامه اسدی) انتخاب شده است. پیوند دو عامل عرفان و مذهب در این اثر حماسی، متن را به نمونه گذار ژانر حماسه ملی به حماسه دینی تبدیل کرده است و از آن با عنوان «حماسه ملی- دینی» میتوان یاد کرد. این جستار به پیوند آرای شیعی و صوفیانه در این متن، بهویژه نمودهای نظریه نور محمدی (ص) در این اثر، و تحلیل کیفیت این تعامل و نشاندار کردن متن برای تعیین زمان سرایش آن پرداخته و درنهایت، سطوح ایدئولوژیک و سبک اندیشگی این متن حماسی برمبنای رویکرد سبکشناختی، تحلیل شده است.
ملخص الجهاز:
با توجه به ویژگیهای ادبی و زبانی اثر، از حیث حماسه پردازی (مؤلفه های سبکی) و خط سیر تطوّر حماسۀ ملی و کیفیت نفوذ عناصر دینی (مؤلفه های خاستگاهی)، متن که شواهد تشیع شاعر در آن روشن است ، میتواند بین سده های نهم تا دهم - اواخر عصر تیموری یا اوایل عصر صفوی- سروده شده باشد.
متن همچون غالب حماسه های ملی پس از سدة هشتم ، ساختار عامیانه - نقالی دارد و با توجه به سبک ادبی و زبانی، محتوا و روایت اثر، تألیف آن احتمالاً در قرن نهم یا دهم هجری پایان یافته و از حیث منابع ، تحت تأثیر روایات شفاهی بوده است .
روش پژوهش ، بررسی سبک اندیشگی شاهنامه اسدی، در سطح فکری و محتوایی، از حیث بررسی گفتمانی متن ، با توجه به نشانه های موجود در لایه های زبانی، بلاغی و ایدئولوژیک است که عطف به تعلق اثر به اواخر عصرپیشاصفوی یا ابتدای صفویه ، متن در نسبت با کیفیت های هنجار نوع حماسه و بستر تاریخی و دو گفتمان غالب در ایدئولوژی عصر سرایش - تشیع امامی و تصوف شیعی یا غیرشیعی متمایل به تشیع - بررسی میشود، تا چگونگی نمایندگی این گفتمان ها در ادبیت متن ادبی مذکور برمبنای پرسش های ذیل نمودار گردد: ١.
شاهنامه اسدی، از این حیث ، به عنوان یک متن حماسی که دانش دینی سراینده اش در حد عالی نباید باشد، هنوز از خرافات گرایی عصر صفوی فاصله دارد، اما تجلیباوری و پیوند گاه و بیگاه رازآیینی خسروانی با عرفان اسلامی که از ویژگی های قرن هشتم و نهم است را هم در عرفان اسدی و هم در تشّیعش میتوان بازجست .