خلاصة:
تحلیل الفاظ و شناخت روابط مفهومی بین آنها، یکی از راههای دستیابی به دقایق معناست، در رابطه با قرآن کریم که از سطوح معنایی متعددی برخوردار است و چینش واژگان آن در نهایت انسجام است، تحلیل کیفیت کاربست واژگان و توصیف مقولۀ معنایی آن به وسیلۀ شرایط و چگونگی کاربرد آن از اهمیت بسزایی برخوردار است. مقالۀ حاضر با روش تحلیلی - توصیفی در راستای بررسی دلایل اظهار در سورههای بقره و آلعمران به این نتایج دست یافت که سیاق آیات؛ نقش محوری در تبیین دلیل ادبی بکارگیری ضمیر بجای اسم ظاهر داشته و مفاد آیاتی که در آنها اظهار صورت گرفته، تکالیف و احکام محوله به بندگان و تقابل بین دو امر پسندیده و ناپسند است که در غالب موارد، لفظ جلالۀ «الله» اظهار شده است. تقریر و تمکین، جاری مجرای مثل شدن، دفع توهم و رفع ابهام و اشاره به عموم حکم از جمله دلایل اظهار است.
Analyzing the words and recognizing the conceptual relations between them lead to reveal facts of the meaning. As for the Holy Qur’an which possesses several semantic levels and best coherence of the order of words, it is very important to analyze the quality of word usage and describe its semantic category by its conditions and how it is used. Based on the analytical method, the present paper examines the reasons for Izhar (appearance) in Surahs al-Baqarah and Al-‘Imran. Findings show that the context of the verses played a pivotal role in explaining the literary reason for using the pronoun instead of the noun. In addition, the verses in which Izhar appears contain obligations ordained to the servants and the confrontation between two good and evil practices mostly with the appearance of the word of “Allah”. Referring to the cause of the sentence, replacing proverbs, pointing to the public or specific decree as well as to taqrir and tamkin, are among the reasons for Izhar.
ملخص الجهاز:
مقالۀ حاضر با روش تحليلي - توصيفي در راستاي بررسي دلايل اظهار در سوره هاي بقره و آلعمران به اين نتايج دست يافت که سياق آيات؛ نقش محوري در تبيين دليل ادبي بکارگيري ضمير بجاي اسم ظاهر داشته و مفاد آياتي که در آنها اظهار صورت گرفته ، تکاليف و احکام محوله به بندگان و تقابل بين دو امر پسنديده و ناپسند است که در غالب موارد، لفظ جلالۀ «لله » اظهار شده است .
ابن عاشور ميگويد: «الکتاب » در هر دو بار به قرآن اشاره دارد؛ بنابراين از قبيل اظهار در موضع اضمار ميباشد، چون از ضمير به اسم ظاهر عدول کرد، تا جمله مستقل گشته و مانند يک مثل معروف شود، تا همواره ورد زبانها و در اذهان باشد و اشاره کند که اين کتاب هيچ اختلافي در آن نيست [٥، ج٢، ص١٢٧].
در اين آيه مقتضاي ظاهر آن بود که به صورت «فان لله يحبه » بيايد، اما از ضمير به اسم ظاهر «المتقين » عدول کرد، تا عموميت آنرا برساند و اشاره کند به اينکه ملاک امر، تقوي است ؛ يعني محبت خداوند به آنان ، به خاطر دارابودن وصف متقي است ، به عبارت ديگر تنها موفي بعهد، محبوب خدا نيست ، بلکه هرکه متقي باشد محبوب اوست [٣٢، ج٢، ص٧٥].
آياتي ديگر در اين دو سوره که علت ادبي جايگزيني اسم ظاهر به جاي ضمير در آنها تعليل حکم است ، عبارتند از: آيات ٨٩، ٩٦ و ٢٤٣ بقره و آيات ٣٢ و ٤٨ آلعمران ميباشد.