خلاصة:
رشد و گسترش حدیثپژوهی در یک منطقه، برآیند عوامل مختلف مادّی و معنوی است. یکی از این عوامل را میتوان حضور عالمان و محدّثان در یک جغرافیای علمی دانست. تاریخ حدیث شیعه در قرنهای نهم تا دوازدهم هجری و همزمان با حکومت سادات مشعشعی (845-1176ق) بر جنوب ایران به مرکزیت هویزه، شاهد شکلگیری جریان شتابان علمی در این منطقه بوده است. نصگرایی، جریان فکری غالب شیعیان در این دوره محسوب میشد. عالمان هویزی به دلیل مراودات علمی با کانونهای حدیثگرایی مانند اصفهان و شیراز و نیز در ادامه نصگرایی نسبتا شدید پیشینیان خویش، گرایش زیادی به این گونه تفکّر داشتند. در این نوشتار، عالمان صاحب اثر حدیثی و دیگر محدّثان فعّال در این مدرسه حدیثی، برای نخستین بار شناسایی و معرّفی میشوند تا نقش آنان به عنوان یک مؤلّفه تأثیرگذار بر رشد فعالیتهای یک مدرسه حدیثی نمایان شود.
ملخص الجهاز:
شیخ محمّد بن نصّار حویزی وی ساکن دورق بود و با حاکمان مشعشعی ارتباط خوبی داشت تا جایی که کتاب «الامامة» خود را در سال 1001ق بهنام سید عبدالمطلّب بن حیدر بن محسن بن محمّد بن فلاح مشعشعی نوشت.
از بین اساتید وی میتوان به شیخ بهایی، شیخ حسن فرزند شهید ثانی (صاحب معالم)، سید محمّد بن علی ابی الحسن عاملی (صاحب مدارک) اشاره کرد که از ایشان اجازه نقل روایت نیز دارد، همچنین از طریق پدرش شیخ نورالدین علی بن احمد بن ابی جامع از محقّق کرکی نقل روایت میکند.
سید بزرگ خلف بن مطلّب بن حیدر موسوی مشعشعی حویزی، حاکم هویزه که عالم، فاضل، محقّق، بلندجایگاه، شاعر و ادیب بوده و با استاد ما شیخ بهایی همعصر بود.
شیخ یوسف بن محمّد (علی) بحرانی حویزی او از معاصران محدّث عاملی و از عالمان حویزی است که از بحرین به ایران آمد و در منطقه حکومت مشعشعیان ساکن شد.
از شاگردان وی میتوان به برادرزاده و دامادش، شیخ كرمالله بن محمّد حسن بن حبیب و نیز سید عبدالله جزایری اشاره کرد.
سید عبدالله جزایری در «الاجازة الکبیرة» او را عالم، فاضل، محدّث و متکلّم معرّفی میکند و از ملاقات با او و استفاده علمی فراوان از وی در دورق و سپس در هویزه خبر میدهد.
شیخ محمّد بن محمّد، ذیل اجازه سید عبدالله جزایری قرار گرفته و در نقل از منابع حدیثی با سه نفر دیگر از عالمان هویزه شراکت در اجازه دارد.