خلاصة:
مهندسی مالی رایج مجموعه علوم یا فنونی است که به دنبال پیدا کردن روشهای نوین و مؤثر برای تأمین بهینه مالی، در قالب مبانی، اهداف و چارچوبهای نهادی حاکم بر اقتصاد لیبرال است. مسئله اصلی این است که آیا میتوان با شبیهسازی به راهبردها و الگوهای سازگار با اهداف نظام مالی اسلامی دست یافت؟
در این مقاله برای رسیدن به پاسخ ابتدا به بیان سیر تاریخی و تحلیل رویکردهای مالی اسلامی پرداخته شد. رویکرد غالب مالی اسلامی رایج روش انفعالی (تطبیق، شبیهسازی و تصحیح) است که نقطه مشترک آن تأکید بر بازسازی دستاوردهای نهاییگرایی در اقتصاد مالی رایج است. پژوهشها در این سطح با در خدمتگیری دستگاه فقه، فاقد روششناسی خاص برای دستیابی به اهداف مالی اسلامی هستند.
در بررسی انجام شده افزون بر مشکل عدم وحدت نظر در موضوعات مالی، رویکرد انفعالی با آسیبهای عدم وحدت نظر، تطبیقدهندگی، استفاده گسترده از حیل، پیچیدهسازی و ناهمخوانی با اهداف همراه است که در مجموع موجب بیخاصیتنمایی ضوابط قراردادها و وجود فلسفه تحریم ربا و سایر ضوابط مسلم در باب معاملات شده است. این رویکرد به طعن مخالفان و عدم تمایز واقعی نظام مالی ابداعی با رایج منجر شد. پیشنهاد میشود در گام نخست با رویکرد نظامساز و اندیشه اعتدال فقه، به کشف ضابطههای اقتصاد مالی از منافع فقه و اخلاق پرداخت و در چارچوب آن و متناسب با اهداف ساختار نظام مالی اسلامی در جهت رفع نیازهای مالی واقعی طراحی شود.
Common financial engineering is a set of sciences or techniques that seek to find new and effective ways to provide optimal funding in the institutional framework of a system governing liberal economics. The main question is whether it is possible to achieve the goals and strategies of the Islamic financial system by simulating them.In order to get the answer, the article first describes the historical and functional course of current Islamic finance and its analysis and pathology. The prevailing approach of Islamic finance is the common passive method (adaptation, simulation, and correction), the common denominator of which is the emphasis on the reconstruction and signing of the achievements of Marginalismin the financial economy. Research at this level, by employing the system of jurisprudence, lacks a specific methodology in line with the objectives.In addition to the problem of lack of consensus on financial issues, the passive approach is associated with risks such as compliance and lack of coordination of components, widespread use of hail, complexity, which in general causes the uncertainty of contract rules and the philosophy of usury. And other certain rules have been applied to transactions. This approach led to the opposition's ridicule and the Islamic Republic's failure to distinguish the common from the common.It is suggested that in the first step, with the approach of systematization and the idea of moderation of jurisprudence, to discover the economic economy from the interests of jurisprudence and ethics and within its framework and in accordance with the goals of patterns, tools and institutions of Islamic financial system to meet real financial needs.
ملخص الجهاز:
پیشنهاد میشود در گام نخست با رویکرد نظامساز و اندیشه اعتدال فقه، به کشف ضابطههای اقتصاد مالی از منافع فقه و اخلاق پرداخت و در چارچوب آن و متناسب با اهداف ساختار نظام مالی اسلامی در جهت رفع نیازهای مالی واقعی طراحی شود.
این مقاله در پی پاسخ به پرسش نخست است که آیا نظام مالی لیبرال و الگوهای نهاییگرایی 1 که به تدریج در مالی اسلامی استفاده شده است، میتواند با حفظ ساختار در خدمت اهداف نظام مالی اسلام قرار گیرد؟ و آیا میتوان با مهندسی معکوس مالی و شبیهسازی به راهبردها و الگوهای سازگار با اهداف اسلامی دست یافت؟ مهندسی مالی رایج مجموعه علوم یا فنونی است که به دنبال طراحی ساختار و دریافت روشهای نوین تأمین مالی، در قالب مبانی و اهداف حاکم بر اقتصاد لیبرال است.
مهندسی معکوس به معنای بررسی ابزارهای مالی رایج به هدف دستیابی به بهترین جایگزین بوده که مزیت آن دسترسی به منابع نظری و نتایج تجربی آن ابزار خواهد بود؛ ازاینرو پژوهشگر را درگیر مسائل نوآوری و نظامسازی نمیکند؛ البته ممکن است به دلیل عدم شناخت ماهیت و ویژگیهای آن ابزار، جانشین مناسبی برای آن ارائه نشده و یا اینکه در عمل با اصول مالی اسلامی ناسازگار باشد.
همت عمده مالی اسلامی صرف حل مشکلات شرکتکنندگان در ساختار بازار سرمایهداری است که به صورت قهری سبب غفلت از مشکلات اقتصاد و توده مردم و در نتیجه عدم تأمین اهداف نظام اقتصادی اسلام میباشد.