خلاصة:
هدف: طبقهبندیهایی که دربارة رویکردهای علم دینی ارائه شده، با چندین مشکل روبهروست. این مقاله میکوشد طبقهبندی جامعی از رویکردهای علم دینی ارائه دهد که فارغ از اشکالات موجود باشد. روش: در ارائة طبقهبندی جدید، از روش تحلیلی و ایدة «نمونة ایدئال» ماکس وبر استفاده شده است. یافتهها: در این طبقهبندی در کنار کسانی که به صراحت از ایدة علم دینی حمایت میکنند، جایی هم برای آن دسته از اندیشمندانی که به عنوان مخالف علم دینی از آنها یاد میشود، در نظر گرفته شده است؛ کسانی که یا به صراحت با معنایی از علم دینی موافقاند؛ یا بر مبنای آرای مختار آنها میتوان نشان داد که آنها نمیتوانند به طور کامل با علم دینی مخالف باشند. در کنار رویکردهایی که جریان تحول علم و تولید علم دینی را مدیریتپذیر میدانند، به رویکردهایی که تحول علم و دستیابی به علم دینی را ممکن اما مدیریتناپذیر میدانند، توجه کرده است. در کنار رویکردهایی که مستقیم به سراغ تحول علم و تولید علم دینی میروند، رویکردهایی هم که تحول علم و دستیابی به علم دینی را از دریچة تحول کنشگر معرفتی و ساختارهای اجتماعی و نهادهای علمی دنبال میکنند، دیده است. هم به رویکردهایی که از علم موجود آغاز میکنند و میکوشند با بهرهگیری از علوم اسلامی به سوی علم دینی حرکت کنند، توجه کرده است؛ هم به رویکردهایی که از علوم و معارف اسلامی آغاز میکنند و میکوشند علم دینی تأسیس کنند. نتیجهگیری: این مقاله نشان داد که دیدگاه اکثر نظریهپردازان علم دینی، ترکیبی از رویکردهای ایدئال در زمینة علم دینی است.
Objectives: The classification of religious science approaches faces several problems. This article seeks to comprehensively classify approaches to religious science that are free from these problems. Method:In presenting the new classification, analytical method and Max Weber's Ideal Type have been used. Results: In this classification, along with those who explicitly support the idea of religious science, there is a place for those thinkers who oppose religious science. This classification pays attention to both the approaches that make the production of religious science manageable and the approaches that consider the production of religious science as unmanageable. It also looks at the approaches that directly produce religious science and the approaches that follow the production of religious science through the evolution of scholars and social structures. Additionally, it pays attention to the approaches that start from existing science and try to move towards religious science by using Islamic knowledge; also approaches that start from Islamic knowledge and try to establish religious science. Conclusion: This paper shows that the views of most theorists of religious science are a combination of ideal approaches to the field of religious science.
ملخص الجهاز:
ملکيان (١٣٩٠) نيز پيش فرضهايي را براي بازسازي علوم انساني بر اساس انديشۀ اسلامي مطرح ميکند که هيچ يک از آنها امتناع منطقي ندارد و در نتيجه ميتوان گفت علم ديني منطقاً ممکن است ؛ هر چند دستيابي به آن با توجه به انگيزه و توان علمي اندک افراد و سياستهاي علمي کشور کار بسيار دشواري باشد.
ک: موحد ابطحي، ١٣٩١/ب) رويکرد تأسيسي در توليد علم ديني: در اين رويکرد، حرکت از علوم و معارف اسلامي آغاز و تلاش ميشود مفاهيم و نظريه هايي براي تبيين پديدههايي که در عرصۀ علوم بررسي ميشوند، به دست آيد.
رويکرد ترکيبي نظريۀ علم ديني خسروپناه خسروپناه نيز پس از بررسي ديدگاههاي مطرح شده در زمينۀ علم ديني، نظريۀ برگزيدة خود را با عنوان «الگوي حکمي - اجتهادي علوم انساني» ارائه ميکند تا نشان دهد اين نظريه ، هم برگرفته از نظام فلسفي و حکمي اسلامي است و هم از روششناسي اجتهادي بهره برده است .
بر اين اساس، بايد گفت نظريۀ علم ديني باقري ذيل رويکرد مبناگرايي قرار ميگيرد که در صدد است مباني علوم را از آيات و روايات استخراج کند.
An analysis of religious science model of Dr. Bagheri, knowledge studies in Islamic university quarterly: N: 53.
An analysis of religious science in Islamic world, Qom: almostafa International center for translation and publication.
Comments on Islamic human sciences theories classification, Tehran: Iran knowledge and philosophy institute.
Introducing and analyzing the classifications of religious science aproaches, knowledge studies in Islamic university quarterly: N: 82 - Nasr, Seyyed Hossein (2004).