خلاصة:
گردآوری و ثبت دانش بومی در معماری سنتی کیش به مثابه بخشی از فرهنگ مردم، یکی از راه های
هویت بخشی به این جزیره است. به این منظور عناصر ساختمانی و شیوه های به کارگیری آنها مورد
مطالعه قرار گرفته است. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی بوده و به منظور گردآوری داده ها از دو
راهبرد مراجعه به منابع و اسناد موجود و همچنین انجام مطالعه میدانی با استفاده از تکنیک های
مصاحبه نیمه سازمان یافته و مشاهده و در تحلیل داده ها از تکنیک تماتیک استفاده شده است. نتایج
نشان می دهد که معماری بومی کیش پاسخگوی نیازهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بومیان است
و عناصر مختلف تشکیل دهنده واحد مسکونی، با توجه به مصالد در دسترس و شرایط محیطی
بوده اند و با در نظر گرفتن امکانات موجود، ضمن آنکه از مقاومت و ایستایی قابل قبول برخوردارند،
پاسخگوی نیازهای اقلیمی کیش نیز هستند. این مطالعه همچنین نشان می دهد که معماران بومی کیش
با اصول معماری همساز با اقلیم آشنا بوده و آن را به کار گرفته اند. مواردی نظیر جهت گیری درست
ساختمان برای بهره گیری از بادهای مطلوب یا کاهش اشعه دریافتی خورشید، استفاده از مصالد
مناسب، بهره گیری درست از بازشوها و استفاده از رنگ های مناسب در بنا از جمله درس های
معماری بومی برای کارشناسان معماری و نوعی راهبرد مناسب برای صرفه جویی در مصرف انرژی
محسوب می شود.
ملخص الجهاز:
ir مقدمه تداوم زندگي در کيش ، جزيره اي که حدود ١٨ کيلومتر از خشکي فاصـله دارد و در گذشته اي نه چندان دور، گاه به دليل توفاني شدن دريا، ارتباط آن چند هفته بـا خشـکي قطع ميشد و نيز به دليل خاک نه چندان حاصلخيز و کمبود منابع آبـي همچـون ديگـر جزاير کوچک تنها در صورتي امکان پذير بود که انسان خود را به دانش مواجهه بـا ايـن شرايط سخت محيطي آماده کرده باشد؛ دانشي که مردم کيش ، طـي قـرن هـاي متمـادي زندگي و دست و پنجه نرم کردن با محيطشان ، به آن دست يافته اند و به مثابه بخشـي از فرهنگ آنها درآمده است .
بـا اين وصف ، مشاهدات حاکي از آن است که کهنسالان جزيره هنوز بخـش هـايي از ايـن گنجينه را در اختيار دارند و حتـي در مـواردي آن را در زنـدگي روزمـره شـان بـه کـار ميگيرند؛ ثبت شيوه هايي که انسان هاي انديشمند، چاره جو و گمنام نسـل هـاي گذشـته براي شکل دادن به سکونتگاه هايشان شناختند و طي قرون متمادي آن را به فرزندانشـان آموختند.
براي مثـال چـوب نخـل را از محل برش عمودي آن روي ديوارها قرار ميدادند که زير فشـار سـنگيني سـقف شـکم ندهد، اما به هر حال سابقه شکم پيدا کردن سقف هم وجود داشت و ممکن بود بعـد از چند سال تيرهاي چوبي استقامتشان را از دسـت بدهنـد يـا بـا کلفـت و سـنگين شـدن لايه هاي کاهگل ، فشار وارده بر سقف افزايش پيدا کند يا آسيب موريانه ها باعـث شـکم دادن سقف شود.