خلاصة:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی مهرورزی به خود در رابطه بین طرحوارههای شناختی والدین و شادی در فرزندان در دانشآموزان دوره متوسطه اول شهر تهران انجام شد.روش: این پژوهش، از نوع همبستگی بود. به منظور جمع آوری دادهها از سه فرم کوتاه شادکامی آکسفورد (هیل و آرگایل، 2002)، پرسشنامه طرحوارههای ناسازگار اولیه یانگ (1990) و مقیاس مهرورزی به خود (نف، 2003) استفاده شد. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان متوسطه اول شهر تهران و والد مادر آنها بود که از این بین 384 نفر به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. دادههای این پژوهش با روش تحلیل معادلات ساختاری، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج به دست آمده حاکی از آن بود که طرحوارههای شناختی والدین تاثیر مستقیم بر شادکامی فرزندان دارد. در میان 15 طرحواره ناسازگار در والدین، اثر طرحوارههای احساس بی کفایتی، بی اعتمادی، انزوای اجتماعی، معیارهای سرسختانه، خویشتنداری ناکافی و نقص بر شادکامی معنادار بود. ضمن اینکه طرحوارههای بی اعتمادی، انزوای اجتماعی، معیارهای سرسختانه و خویشتنداری ناکافی با میانجیگری مهرورزی به خود بر شادکامی فرزندان، تاثیر معنادار داشت. نتیجه گیری: والدینی که تجارب زندگی آنها منجر به شکل گیری طرحوارههای معیوب در آنها شده، بر تجربه هیجان مثبت در فرزندان خود اثر منفی دارند و با بروز رفتارهای اشتباه موجب کاهش شادی فرزندان خود میشوند.
Aim: The aim of this research was to investigate the mediating role of self-compassion in relation between cognitive schemas of parents and happiness of children in students of first period of high school in Tehran. Methods: This research was a correlational study. In order to gather the data, three questionnaires, including Oxford Happiness Inventory (Hill and Argyle, 2002), Young Schema Questionnaire (Young, 1990) and Self-Compassion Scale (Neff, 2003) were used. Statistical population included middle school students and their mothers in Tehran. From among this population, 384 individuals were selected through random cluster sampling. Data was analyzed through analysis of structural equations. Findings : data Obtained indicated that parents’ cognitive schemas have direct influence on children’s happiness. Among the 15 parents’ maladjustment schemas, the incompetency incompetency, mistrust, social isolation, unrelenting standards, insufficient self-control, and defectiveness had significant effect on children’s happiness. Moreover, the mediating role of self-compassion and happiness in children was significantly influenced by mistrust, social isolation, unrelenting standards, and insufficient self- control schemas. Conclusion: Parents whose life experiences have shaped maladaptive schemas in their life have negative effects on their children’s positive emotion, and decrease the happiness of their children through their wrong behaviors.
ملخص الجهاز:
بنابراین، انجام پژوهشی در خصوص بررسی عوامل بافتی خانوادگی موثر بر شادکامی فرزندان همچون طرحوارههای ناسازگار و مهرورزی به خود در والدین حائز اهمیت بوده و نتایج پژوهشهایی از این دست میتواند زمینههای مناسب برای برنامه ریزیهای آموزشی و درمانی را فراهم آورد.
بنابر همه موارد ذکر شده، پژوهش حاضر به دنبال بررسی این سوال است که آیا طرحوارههای شناختی والدین بر شادی فرزندان موثر است و آیا شیوههای فرزندپروری و مهرورزی به خود میتواند در این رابطه، نقش واسطهای داشته با > روش پ > از آنجا که هدف اصلی این پژوهش رابطه بین چند متغیر بود؛ لذا از نظر اهداف در دسته تحقیقات کاربردی، از لحاظ روش گردآوری دادهها کمی و از نظر ماهیت و نوع مطالعه از نوع همبستگی بود.
جدو 1: شاخصهای توصیفی متغیرهای پژوهش {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} به منظور بررسی رابطه بین طرحوارههای شناختی والدین و شادکامی فرزندان و نقش میانجی مهرورزی به خود، از تحلیل مسیر استفاده شده است.
براساس نتایج جدول فوق، به جز رابطه طرحواره گرفتار، ایثار، بازداری هیجانی و خود تحول نایافته، همبستگی مابقی طرحوارههای ناسازگار والدین با شادکامی فرزندان در سطح 01/0P≤ معنادار است.
به منظور بررسی متغیرهای مدل شادکامی فرزندان بر اساس طرحوارههای ناسازگار والدین و همچنین، متغیر واسطه ای مهرورزی به خود در والدین، از نرم افزار Lisrel و از روش تحلیل مسیراستفاده شده است.
Self-compassion as a moderator of the relationship between academic burn-out and psychological health in Korean cyber university students.