ملخص الجهاز:
"اگر مشارکت در حوزهی اقتصاد فرهنگ به معنای یک عمل سنجیده و برنامهریزی شده باشد،عموم کسانی که زندگی اجتماعی آنها به اقتصاد فرهنگ مربوط میشود و به میزان استعداد و توانایی خود درگیر این حوزه از فرهنگاند،وارد جامعه میشوند و جامعه هم به آنها نیاز پیدا میکند منظور از مشارکت مردمی در اقتصاد فرهنگ چگونه مشارکتی است؟آیا منظور یک مشارکت آگاهانهی داوطلبانهی زماندار است،یا مشارکتی است موقت،تند و تودهوار؟مشارکتهایی که مردم ما بهطور معمول در عرصهی سیاسی دارند،اغلب،از نوع مشارکتهایی تودهای و موقت است.
اگر مشارکت در حوزه اقتصاد فرهنگ به معنای یک عمل سنجیده و برنامهریزیشده باشد،عموم کسانی که زندگی اجتماعی آنها به اقتصاد فرهنگ مربوط میشود و به میزان استعداد و توانایی خود درگیر این حوزه از فرهنگاند، وارد جامعه میشوند و جامعه هم به آنها نیاز پیدا میکند.
یعنی باید به همان میزان که برای تولید کالای فرهنگی هزینه میشود، برای تغییر ذائقهی مصرفکننده هم متناسب با کالای فرهنگی جدید هزینه شود دیدگاه دیگری معتقد است که اگر مزیت بیشتری به عرصهی سیاست و دولت دهیم و اقتصاد و فرهنگ را به عنوان دو مؤلفهی مرتبط باهم در اختیار دولت قرار دهیم.
باید فضای مناسب برای مشارکت مردم در اقتصاد فرهنگ و تولید و مصرف کالای فرهنگی و سرمایهگذاری در این عرصهها فراهم شود.
اگر جامعه میخواهد کالای اصلی فرهنگی تولید کند،باید به نوابغ اعتقاد داشته باشد چنانچه جامعه را به سه طبقهی اجتماعی پایین، متوسط و بالا تقسیم کنیم-به فرض اینکه مشارکت مردمی از سوی طبقهی پایین 30%،از طرف طبقهی متوسط 50%و از جانب طبقهی بالا 20%باشد-به آن میزان که افراد توانایی، انتظار،سلطه،انرژی و اطلاعات دارند،میتوانند به عرصهی مشارکت برای تولید فرهنگ و اقتصاد فرهنگ وارد شوند."