خلاصة:
أکثریت أهل سنت نیز همچون شیعه در مورد حکم عزاداری بر میت به صورت کل بحث نکرده اند بلکه صرفاً به ذکر مصادیق و بررسی حکم مصادیق بسنده کرده اند. حال سوال این خواهد بود که عزاداری بر میت از دیدگاه عامه چه حکمی دارد؟ در این باره در مورد حکم عزاداری از دیدگاه أهل سنت هم سه مصداق مورد بررسی قرار میگیرد: (1-گریه 2-ندبه 3-پاره کردن لباس..) و یکی از نظریات در مورد هر سه مصداق، حرمت است یعنی در بین أهل سنت کسانی هستند که هر سه مصداق را حرام میدانند. ولی با بررسی ادله أهل سنت واضح میشود که أصل عزاداری بر میت جایز است از اینرو در پژوهش حاضر ضمن نقد و بررسی ادله مختلف به این نتیجه میرسیم اصل عزاداری بر میت جایز است بله درست است که بعضی از مصادیق عزاداری مثل پاره کردن لباس ... أمثال اینها را جایز نمیدانند ولی این ضرر به اصل جواز عزاداری به صورت کبرای کلی نمیزند.
the overwhelming of Sunnite, like shi'a, have not fully discussed about the sentence of mourning for the dead (person), But they rather merely mentioned some examples and surveyed the corresponding sentence of those examples. Now question that arises would be: what is the sentence about mourning for the dead person from public viewpoint? In from Sunnite viewpoint three following examples are also consideredabout mourning on the dead: (Crying, sorrowing, tearing off the clothes, hitting the body, wounding down face) One of the theories regarding all these three examples is forbiddance, which means that, among Sunnite there are many people who have prohibited all three examples. However after studying the Sunnites' reasons, it is clear that the act of mourning for dead person is permissible by default. Therefore, in the present study, while criticizing and analyzing the different reasons we conclude that the sheer act of mourning for the dead person originally is permissible. Yes, it is true that they do not consider some of the examples of mourning permissible, such as tearing off the clothes, But this does not act as a disadvantage to the general provision that mourning is originally and by default justified and permissible.
ملخص الجهاز:
(صحيح بخاري ١٤٢٢، ٢، ٧٩ و صحيح مسلم ٢، ٦٤١) اشکالات وارده بر دليل اول اشکال اول : انکار حديث توسط عائشه : نووي، شارح صحيح مسلم پس از نقـل ايـن روايـت مـي گويد: اين روايات از عمربن خطاب و پسرش عبدالله است در حالي که عائشه منکر آن شده اسـت و عائشه ، عمر و پسرش را در مورد اين روايت نسبت به نسيان و اشتباه داده است و انکار کرده که پيامبر(ص ) چنين چيزي فرموده باشد و استدلال کـرده اسـت بـه کـلام خداونـد تعـالي ( و هـيچ گنهکاري گناه ديگري را متحمل نمي شود) عائشه گفتـه همانـا پيـامبر(ص ) در مـورد زن يهـودي گفته که او عذاب مي شود در حالي که اطرافيان بر او گريه مي کنند يعني به خاطر کفـرش عـذاب مي شود در حال گريه بستگانش بر او نه به خاطر گريه .
(صحيح بخاري١٤٢٢، ٢، ٨٤ و صحيح مسلم ٢، ٦٤٥) نظر مختار: در مورد نظريه اول براي نظريه اول (حرمت گريه ) چهار دليل مطرح شده که دليل اول (معذب شدن ميت ) پنج اشکال عمده داشت چرا که مورد انکار عائشه واقع شده و عمر و پسرش تک راوي ايـن حـديث هسـتند همچنين با قرآن و روايات ديگر متعارض بود و خود عمر هم به آن عمل نکرده است و دليـل دوم ( خاک پاشيدن بر صورت زنان گريان ) هم اضافه بر اينکه ضعف سند داشت بـا روايـات مشـهور تعارض داشت ، مانند دليل سوم و چهارم که معارضه داشت با روايات زيادي که دلالـت بـر جـواز دارد پس قهراً طبق نظر اهل سّنت دليل تامّ بر حرمت گريه وجود ندارد.