خلاصة:
آتش در ایران پیش از اسام، عنصری مقدس بود و در عقاید زردشتیان، مظهر فروغ ایزدی و سپر اهورامزدا به
شمار می آمد و جنبه الوهیت داشت. اگرچه در متون دوره اسلامی از آتشکده های بسیاری در ایران نام برده شده ؛ اما اشاره مستقیم و روشنی به آتشکده های حوزه تبرستان و مازندران نشده است. عدم دسترسی مسلمانان به تبرستان در دو قرن نخست هجری، عمده ترین عامل ک ماطلاعی نویسندگان مسلمان از وضعیت آیین زردشتی و آتشکده های آن در مازندران آن زمان است. پس از آن، از قرن های میانی دوره اسلامی به بعد، به ویژه در دوره قاجاریه در برخی از متون و سفرنامه ها اشاره های مختصری به شماری از آتشکده های مازندران شده است؛ علاوه بر ک مشمار بودن آتشکده های ذکرشده در متون عمدتا قاجاری، ابهاماتی هم درباره هویت واقعی برخی از این آثار مطرح است. این پژوهش با هدف بازخوانی روایت های منابع و مآخذ تاریخی و دربارۀ آتشکده های مازندران و همچنین بررسی میدانی نشانه های آن انجام پذیرفت. مهمترین آنها عبارت اند از: آتشکده تنکابن، آتشکده آمل، آتشدان سوادکوه، آتشکده ساری و آتشکده کوسان بهشهر. پرسش های تحقیق این بود که انتساب محوطه ها و بناهایی که در متون تاریخی به عنوان آتشکده از آن نام برده شده تا چه اندازه واقعیت دارد؟ وضعیت کنونی این محوطه ها و بناها چگونه است؟ این پژوهش با شیوۀ تاریخی و روش کتابخان های با ابزار اسناد و متون و همچنین ابزار مشاهده و بررسی میدانی انجام پذیرفت. نتایج این تحقیق نشان داد که؛ با وجود برخی اشارات در متون تاریخی دورۀ اسامی درخصوص وجود آتشکده در مازندران، برخی از این اشاره ها و انتسابات قابل تردید بوده و به احتمال زیاد نادرست است. منابع دوره پیش از اسلام، همچنین متون دوره اسلامی، به ویژه در قرون نخستین
و میانی دوره اسلامی، آ گاهی روشنی از وجود آتشکده ها در این منطقه در اختیار نمی گذارند. دلایل متعددی، ازجمله وضعیت آ ب وهوا؛ شدت رطوبت در این منطقه که سبب تخریب بناها شده است؛ تخریب برخی بناهای قدیم یتر یا تغییر کاربری آ نها یا ساخ توسازهای جدیدتری که در دوره اسلامی در محدوده آثار قدیمی تر انجام گرفت هاست؛ همچنین عدم کاوش های باستان شناسی هدفمند برای یافتن آتشکده در این خطه را میتوان به فقدان یا حضور کم رنگ آتشکده ها در مازندران نسبت داد.