خلاصة:
این پژوهش بر آن است تا مجموعه داستان کوتاه یوزپلنگانی که با من دویدهاند از بیژن نجدی را برمبنای نقد جامعهشناختی ادبیات و با روش ساختگرایی تکوینی لوسین گلدمن بررسی کند. با توجه به اینکه حوزه پژوهشهای موردنظر، رمان واقعگرای اجتماعی است، مقاله در نظر دارد با روش توصیفی ـ تحلیلی، بهسراغ داستان کوتاه غیررئالیستی برود و توان آن را برای نقد جامعهشناختی بررسی کند. در این روش، ساختارهای کلی اثر ادبی با ساختارهای اجتماعی که اثر در آن تکوین یافته است، در تناظر قرار میگیرد. نتایج نشان میدهد که این شیوۀ ابزارهای لازم تفسیر و تحلیل داستان کوتاه را دارد و بیژن نجدی در کنار ساختن فضای شاعرانه داستانهایش از مسائل اجتماعی غافل نیست و صورت و محتوای اثر او تحتتأثیر ساختارهای جامعه شکل گرفته است. او بهطور غیرمستقیم و از طریق ایجاد دلالتهای ضمنی به آسیبهایی چون هجوم مدرنیته به ایران پساز جنگ و ماشینی شدن جوامع در قرن حاضر پرداخته است.
This research is going to review short story named "The leopards who have run with me" written by Bijan Najdi, based on sociological criticism by Lucien Goldmannchr('39')s genetic structuralism method. With regard to the fact that intended research field of here is social realistic novel, this articl is going to deal with the unrealistic short story in a descriptive-analytical way then review it’s capable for sociological criticism. In this method explores the correspondence between the general structures of the work and the social structures in which the story develops. The results of the of this article show that such a critical method, bears the necessary instrumentation for analyzing and interpreting short story and Najdi was not negligent about the social issues beside making poetic sphere for his stories and the form and content of his book are shaped by the structures of society. By creating implication, de indirectly has referred to social harms especially modernity invasion into Iranchr('39')s society after the war and the mechanization consequencies for societies in current century.
ملخص الجهاز:
که با من دویده اند، اثر بیژن نجدی * منصوره باقری مزرعه دکتر عبدالرضا مدرس زاده دانشیار زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی کاشان دکتر فاطمه حیدری دانشیار زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی کرج چکیده این پژوهش بر آن است تا مجموعه داستان کوتاه یوزپلنگانی که با من دویده اند از بیژن نجدی را برمبنای نقد جامعه شناختی ادبیات و با روش ساختگرایی تکوینی لوسین گلدمن بررسی کند.
٤١ با توجه به اینکه حوزة پژوهشهای موردنظر، رمان واقعگرای اجتماعی است ، مقاله در نظر دارد با روش توصیفی ـ تحلیلی ، به سراغ داستان کوتاه غیررئالیستی برود و توان آن را برای نقد جامعه شناختی بررسی کند.
نتایج نشان میدهد که این شیوة ابزارهای لازم تفسیر و تحلیل داستان کوتاه را دارد و بیژن نجدی در کنار ساختن فضای شاعرانۀ داستانهایش از مسائل اجتماعی غافل نیست و صورت و محتوای اثر او تحت تأثیر ساختارهای جامعه شکل گرفته است .
با نقد جامعه شناختی این اثر، چگونگی به کارگیری شیوة ساختگرایی تکوینی بر اثری که نه رمان است و نه واقعگرا، بررسی میشود؛ هم چنین نشان داده میشود که نویسنده در بازتاب غیرمستقیم واقعیت و ارائۀ تفکرات انتقادیش از چه شگردهایی استفاده کرده است .
این مقاله از جهت تعیین درونمایۀ مشترک برای تمام داستانها و پرداختن به دلالتهای ضمنی، شباهت زیادی به نقد جامعه شناختی دارد؛ ولی شیوة کار با ساختگرایی تکوینی گلدمن متفاوت است و به شگردهای ادبی مجموعه مانند زبان و آرایه ها نپرداخته است .