خلاصة:
فقهالحدیث در آموزههای اهلبیت علیهم السلام از جایگاه رفیعی برخوردار است؛ بهطوری که فهم یک حدیث را بر نقل هزار حدیث برتر دانستهاند. نگاهی به تاریخ فقهالحدیث نشان میدهد که بحث از فهم و مقصود واقعی کلام معصومان از عصر حضور مورد توجه بوده و ضرورت تمسک به سنت و حدیث، ایجاب میکرده که ضوابطی برای فهم درست آن ایجاد گردد. از روایات اهلبیت علیهم السلام بهویژه احادیث امام رضا ع چنین برمیآید که آن بزرگواران در صدد تعلیم اصول و روشهای صحیح فهم حدیث به پیروان خود بوده تا در زمان غیبت نیز بتوانند با بهرهگیری از این مبانی و روش فهم صحیح از روایات بهره برده، راه هدایت را از آن در هر زمان و شرایطی بیابند. آنچه از واکاوی روایات امام رضا ع بهدست میآید عبارتاند از: گونههای روششناختی فهم حدیث، عدم مخالفت با نصوص قرآن، تبیین دلالت متن، توجه به سوءبرداشت و تفسیر نابهجا از حدیث امام، توجه بهوجود احادیث متشابه و شیوۀ ارجاع به محکمات، توجه به اختلاف افهام مخاطبان، تقطیع حدیث، توسعه در معانی کلمات حدیث، معنا شناخت واژگان، فهم حدیث در پرتو سبب صدور، توجه به پدیده جعل و رد اصل حدیث منسوب به ائمه علیهم السلام
The Accurate Comprehension of Hadith [fiqh al-hadith] has a high position in the teachings of the Ahl al-Bayt (A.S); In such a way that understanding a hadith is considered superior to quoting a thousand hadiths. A glimpse at the history of the Accurate Comprehension of Hadith [fiqh al-hadith] shows that the discussion of the true understanding and purpose of the words of the Infallible from the age of their presence has been considered and the necessity of relying on sunnah and hadith required that criteria be created for its correct understanding. It seems from the narrations of the Ahl al-Bayt (A.S), especially Imam Ridha’s (A.S), that those nobles sought to teach the principles and correct methods of understanding the hadith to their followers so that they could benefit from the narrations by using these principles and the method of correct understanding during their absence and occult to find guidance from them at any time and under any circumstance. What can be obtained from the analysis of the narrations of Imam Ridha (A.S) are: methodological types of understanding the hadith, not opposing to the explicit-definite [nusus] of the Quran, explaining the denotation of the text, paying attention to misunderstanding and misinterpretation of the Imam’s hadith, paying attention to the existence of ambiguous [mutashabih] hadiths and referring to unambiguous [muhkam], paying attention to the differences in the audience’s understandings, fragmentation of the hadith, developing the meanings of the words of the hadith, understanding the meaning of the words, understanding the hadith in the light of the cause of issuance, paying attention to the phenomenon of forgery and rejecting such hadith attributed to the Imams.
ملخص الجهاز:
امام رضاع در برخي از احاديث به تبيـين دلالـت مـتن و توضـيح روايـات رسـيده از سـاير ائمـه ميپردازند، أبو الصلت عبدالسلام بن صالح هروي نقل کرده که به حضرت علـي بـن موسيالرضـاع عرض کردم يا ابن رسول الله در مورد حديثي که از حضرت صادق ع روايت شده اسـت کـه آن جنـاب فرموده : «چون حضرت قائم (عج ) خروج کند، ذريه و اولاد قاتلان حسين ع را به قتل رساند، به جهت کردار پدران آن ها» چه ميفرمايي؟ فرمود: «بلي چنين است ».
در حـديثي ديگـر حسـن بـن موسي بغدادي ميگويد: در خراسان در انجمني حضـور داشـتم کـه امـام رضـاع تشـکيل داده بـود و (برادرش ) زيد بن موسي نيز آنجا بود که به جمعي از حضار مجلس رو کـرد بـر آنـان فخـر مـيکـرد و ميگفت : که ما چنين و چنانيم ، درحاليکه امام رضاع هم با عده ديگر مشغول صحبت بود حرف هاي زيد به گوشش رسيد، رو به او کرده و فرمود: «اي زيد آيا سخن بقال هـاي شـهر کوفـه کـه گوينـد: «بـه پاداش آنکه حضرت فاطمه با عفاف و تقوي، خويشتن را حفظ کرد، خداوند دودمان او را بـر آتـش حرام کرد» تو را فريفته است و گمان ميبري کلمه «ذرية فاطمه » شامل تـو نيـز خواهـد بـود؟ بـه خـدا سوگند اين اختصاص دارد به حسن و حسين و فرزندان شخص او که بلافصل اند (و فرزندان ديگرش به اقتضاي کردار خويش کيفر يا پاداش خواهند گرفت ).