خلاصة:
مقاله پیشرو با نگاهی درجه دو، فرانگر و عقلانی، «فلسفه دانش اقتصاد اسلامی» را مورد مطالعه قرار داده و با استفاده از روش عقلی تحلیلی و تکنیک کتابخانهای، به تعریف فلسفه دانش اقتصاد اسلامی، نظام مسایل آن، تفاوت و ارتباط آن با فلسفه اقتصاد اسلامی و نهایتا روش آن میپردازد. براساس نتایج این تحقیق، فلسفه دانش اقتصاد اسلامی، دانشی است که با نگاهی درجه دو، فرانگر و عقلانی، دانش اقتصاد اسلامی را مورد مطالعه قرار داده و درباره چیستی، چرایی و چگونگی این دانش بهعنوان یکی از رشتههای علوم انسانی اسلامی بحث میکند. نظام مسایل این دانش براساس پرسشهای سهگانه منطقی چیستی، هستی و چرایی به سه سطح مسایل مبانی و مسایل مرتبط با دانش به وجه مجموعی آن (همچون چیستی و هستی و جایگاه و موضوع و قلمرو و ساختار دانش) و مسایل مرتبط با مبادی تصوریه و تصدیقیه نظریات درون دانش قابل تقسیم است. فلسفه دانش اقتصاد اسلامی فلسفه مضاف به دانش بوده و خود دانشی درجه دو است؛ ولی فلسفه اقتصاد اسلامی فلسفه مضاف به یک امر اعتباری است و دانشی درجه یک است. این دو در عین تفاوت مذکور، ارتباط وثیقی با هم دارند. روش مطالعه در فلسفه دانش اقتصاد اسلامی روشی مرکب از روش پیشینی و پسینی است.
Using a rational-analytical method and desk-research technique, this paper studies the science of the "philosophy of Islamic economics", as one of the fields of Islamic humanities, with a second-rate, comprehensive and rational view and defines the science of the philosophy of Islamic economics, the system of its issues, its differences and relations with the philosophy of Islamic economics and finally its method. Based on the results of this research, the system of issues of this science, based on the three logical questions of whatness, whyness and the essence can be divided into three levels of foundations, issues related to science in its entirety form (such as whatness, essence, status, subject, realm and structure of science) and issues related to the imaginative foundations and affirmation of theories within science. The philosophy of Islamic economics science is a philosophy that has been added to science and itself is a secondary science, but the philosophy of Islamic economics is a philosophy added to a relative matter and it is a first-class science. The two, at the same time, have a close relationship. The method of study in the science of the philosophy of Islamic economics is a method composed of a priori and a posteriori method.
ملخص الجهاز:
اين مقاله بهعنوان اولين مقالهاي که در اين زمينه نوشته شده، بسيار ارزشمند و قابل استفاده و تحسين است؛ با وجود اين، اولاً، نويسنده بهدنبال اثبات فرضيه خود بوده، نه تبيين چيستي و چرايي و چگونگي فلسفه اقتصاد اسلامي و لذا ورود و خروج ايشان در بحث، متناسب با فرضيهاي است که مطرح کردهاند و تبيين اين امور تا جايي که در چارچوب فرضيه مطرحشده قابل بحث بوده، بيان شده است و ثانياً، رويکرد تطبيقي نويسنده در اين مقاله او را در چارچوب مفاهيم و مسائل فلسفه اقتصاد متعارف محصور کرده و نويسنده گرچه تلاش نموده تفاوتها را بيان کند، ولي تا حدودي دچار اسلاميسازي فلسفه اقتصاد متعارف گشته و از تفکر استقلالي دربارة فلسفه اقتصاد اسلامي بازمانده است؛ و لذا در اين مقاله به برخي مباني از قبيل مباني معرفتشناسي، هستيشناسي، انسانشناسي، ارزششناسي و روششناسي، و نيز برخي مسائل همچون اخلاق و اقتصاد، نظريه انتخاب عقلايي، مسائل روششناختي، هستيشناسي الگوها و نهادهاي اقتصادي و مانند آن ـ که در ادبيات علمي فلسفه متعارف مطرحشده در اين مقاله نيز بهعنوان مسائل فلسفي که بايد از ديدگاه اسلامي درباره آن اظهارنظر شود، مطرح گشته ـ و برخي مسائل از قبيل مباني خداشناختي و جامعهشناختي و دينشناختي، و نيز بحث اهداف و ساختار و جايگاه دانش اقتصاد اسلامي و...
برايناساس، فلسفه دانش اقتصاد اسلامي با رويکرد تأسيسي و مبتني بر تعريفي که از فلسفه مضاف به دانش شد، چنين تعريف ميشود: «فلسفه دانش اقتصاد اسلامي دانشي درجه دو است که با رويکرد فرانگر و عقلاني به کل دانش اقتصاد اسلامي، احوال و احکام کلي اين دانش را بررسي ميکند و با نگاه پيشيني و پسيني، به سه پرسش چيستي، چگونگي و چرايي درباره اين دانش پاسخ ميدهد».