خلاصة:
نوشتار پیش رو ازمنظر دستور ساختی آن دسته از اصطلاحات صوری و جوهری را در زبان فارسی بررسی میکند که نشانة «اگر» دارند. در حالت متعارف، نشانة «اگر» در جملات شرطی بهکار میرود. برای این هدف، با درنظرگرفتن نظرات فیلمور و دیگران (1998)، شواهد فرهنگ فارسی عامیانه (1387) بررسی شده است. اصطلاحات صوری شامل «اگر»، مفاهیمی همچون احتمال ضعیف، انکار و نفی، قطعیت، ترغیب و شرطبندی، تأکید و تهدید را بیان میکنند و اصطلاحات جوهری شامل «اگر»، بیانگر مفاهیمی نظیر آرزو، تعجیل، خواهش، امر محال و اعتراض هستند. یافتهها نشان داد که اصطلاحات صوری، به توالی نحوی غیر متعارف تمایل دارند، امّا اصطلاحات جوهری به توالی نحوی متعارف گرایش دارند؛ همچنین، جابهجایی در توالی نحوی و تغییر زمان افعال در برخی اصطلاحات صوری و جوهری، موجب خروج آنها از مفهوم اصطلاحی میشود. آهنگ کلام نیز یک ویژگی ساختی متمایزکننده در برخی اصطلاحات صوری و جوهری است.
The following paper aims at investigating Persian formal and substantive idioms which include “agar (if)” within the framework of construction grammar. Conventionally, “agar (if)” is used in Persian conditional sentences. Following Fillmore et al. (1998), this study attempts to investigate the peculiar syntactic, semantic and phonological features of “agar (if)-constructions” which differentiate them from the regular conditional sentences. Formal “agar (if)-constructions” indicate weak possibilities, denial, certainty, persuasion, emphasis, and threat while substantive “agar (if)-constructions” denote wishes, haste, requests, impossibilities, and objection. The findings showed that formal “agar (if)-constructions” are inclined towards unfamiliar syntactic structures while substantive “agar (if)-constructions” tend to prefer familiar syntactic constructions. Moreover, changes in the word order and the tense could change the idiomatic interpretation in both formal and substantive idioms. Falling intonation is also an idiosyncratic feature in some formal and substantive “agar (if)-constructions”.
ملخص الجهاز:
ترکیـب پـذیری اصطلاحات ازمنظر شناختی به این معناست که این گونه عبارت ها را حاصل نظـامی مفهـومی مـیداننـد؛ به گونه ای که میتوان انگیزه ای شناختی بین اجزای تشکیل دهندٔە یک اصـطلاح و معنـی کلّـی آن تصـوّ ر کرد؛ بنابراین ، براساس نگاه زایشی، ارتباط معنایی بین صورت اصـطلاحی «سـرش شـدن »: «آدم بـاورش نمی شود یک سگ این همه چیز سرش بشود» (میرصـادقی، ١٣٤٩: ٤٣) و مفهـومِ اصـطلاحی «فهمیـدن » وجود ندارد، امّا ازمنظر زبان شناسی شناختی، این اصطلاح برپایۀ استعارٔە «فهمیدن ، سر اسـت » انگیختـه و ترکیب پذیر به شمار میآید؛ البّته ، باید خاطرنشان ساخت که تلقّی ترکیب ناپذیربودن اصـطلاحات در یـک دیدگاه و ترکیب پذیربودن آن ها در دیدگاهی دیگر، لزوماً یکدیگر را نفی نمیکنند؛ بـه کلامـی دیگـر، در دیدگاه زایشی، اصطلاحات را ترکیب ناپذیر میدانند؛ زیرا اصـطلاحات را همچـون واژه هـا، پدیـده هـایی زبانی به شـمار مـیآورنـد کـه رابطـۀ صـورت -معنـا در آن هـا قـراردادی اسـت و در دیـدگاه شـناختی، اصطلاحات را ترکیب پذیر میدانند؛ زیرا به اصطلاحات به مثابۀ پدیده هایی مفهومی نگریسته میشود.
٤-١-٤- اگر + فعل ماضی مطلق + (جمله ) ١٦) «اگر گفتی کی امشب میخواهد بیاید!» (میرصادقی، ١٣٤٧: ١٥٠) ١٧) «اگر از این بالا پریدی پایین !» (مهتدی، ١٣٤٩: ١٧١) اصطلاح صوری «اگر + فعل ماضی مطلق + (جمله )»، به مفهوم «ترغیب و شرط بندی» است و با ظـاهری شبیه به بند شرطی ، فاقد نتیجۀ شرط و درنتیجه دارای توالی غیر متعـارف نحـوی اسـت .