خلاصة:
«زنانگیِ نوشتار» برساختهای است که این قلم در گفتوگو با مفهوم «نوشتارِ زنانه» الن سیزو، منتقد فرانسوی پیشنهاد کردهاست. این اصطلاح برخلاف نوشتارِ زنانه، از یک شیوۀ قوامیافتۀ نوشتار سخن نمیگوید، بلکه زمینهها و کلیت نوعی شیوۀ نگارش را پیشنهاد میکند که میکوشد خود را به استناد هویت زنانه تعریف کند. براساس اصطلاح «نوشتارِ زنانه» بهعنوانِ امرِ مفروضِ نوعی شیوۀ نگارشِ خاصِ زنان، مقالات متعددی نوشته شده و در نشریات معتبر فارسیزبان چاپ شدهاست. مقالۀ حاضر، ضمن ردِّ چنین پیشفرضی، میکوشد نشان دهد که نگاهی دیگر به نسبت زبان و جنسیت، هرگونه الگوی پیشینی را که کاربرد شماری از صورتهای آوایی و واژگانی را نمودِ زبانِ زنانه تلقی میکند، با دیدة تردید مینگرد، ضمن آنکه توضیح میدهد که آنچه اصطلاحاً «نوشتار زنانه» نام گرفته، نوعی گزینش زبانی بافتمحور است که مستند به پیشینهای نگارشی و مقتضیات اجتماعی- فرهنگی است و به این اعتبار تعیّن مجموعهای از مختصات کلانساختاری و ژرفساختی به حساب میآید.
Gynesis is a concept related to gender studies that can be seen more as a practical term compared to Cixous’s “l’ecriture feminine” which is a maximal and idealistic concept. Gynesis is mainly concerned with the general principles of a writing that tends to meet the needs of women self-identification. The present article rejects this assumption that “l’ecriture feminine” is a pre-shaped linguistic framework that can be materialized by definite sets of phonological and morphological patterns; meanwhile, it strongly believes that gynesis can be seen as the first step to a long way that desires to end in l’ecriture feminine.
ملخص الجهاز:
مقالۀ حاضـر، ضمن ردِّ چنين پيش فرضي، ميکوشد نشان دهد که نگاهي ديگر به نسبت زبـان و جنسـيت ، هرگونـه الگوي پيشيني را که کاربرد شماري از صورت هاي آوايي و واژگاني را نمودِ زبانِ زنانه تلقي ميکنـد، بـا ديدٔە ترديد مينگرد، ضمن آنکه توضيح ميدهد که آنچه اصطلاحاً «نوشتار زنانـه » نـام گرفتـه ، نـوعي گزينش زباني بافت محور است که مستند به پيشينه اي نگارشي و مقتضيات اجتماعي- فرهنگي است و به اين اعتبار تعيّن مجموعه اي از مختصات کلان ساختاري و ژرف ساختي به حساب ميآيد.
با اين اوصاف ، بايد روشن شده باشد که ترکيب نوشتار زنانه براي سيزو اطلاقـي اسـت کـه ميکوشد در گذر زمان تجسم بيان خواست هاي زنان باشد؛ خواسـته هـايي کـه ابعـاد آن بـراي خود زنان هم چندان مشخص نيست .
از زماني که رابين ليکاف اولين جستار تعيين کننده درمورد زبان و جنسيت به نام «زبـان و جايگاه زنان » (١٩٧٥) را نوشت ، يعني از چهل سال پيش ، کانون بحث علميترين نوشته ها، بـود يا نبود نوشتار زنانه است و بر اين اساس يافته هايي آشکار شده کـه بـا نگـاه نخسـتين ليکـاف تفاوت هاي جدّي دارد و تصور ما را از زبان زنانه تغيير داده اسـت .
) Reinvented Identities: The Gendered Self in Discourse, New York: Oxford University Press.
) Language and Gender, London and New York: Routledge.