خلاصة:
تبدیل تعهد، نهادی با سابقه است که ریشه در حقوق رم دارد، اما انتقال طلب نتیجه توسعۀ روابط حقوقی و واکنش اندیشههای حقوقی به برخی نیازهای اقتصادی و توسعۀ تجارت است. به باور برخی از حقوقدانان، تبدیل تعهد در حقوق ایران از حقوق غرب گرفته شده اما انتقال طلب وارد حقوق ایران نشده است؛ اما بررسی دقیقتر مواد قانون مدنی و توجه به برخی ملاحظات این مطلب را موردِ تردید قرار میدهد. حسب مادۀ 292 قانون مدنی ایران تبدیل تعهد بر سه گونه است که یکی از آن تبدیل تعهد به اعتبار متعهدله است. بسیاری از حقوقدانان بر این باورند که بند 3 مادۀ مزبور بهجای تبدیل تعهد، انتقال طلب را تعریف نموده و بنابراین تبدیل تعهد به اعتبار متعهدله در حقوق ایران وارد نشده است. در این مقاله، ضمن تبیین دوگانگی این دو نهاد و قابلِجمع نبودن آنها از حیث سابقۀ حقوقی، تغییر یا بقای تعهد، دوگانگی در قلمرو و اطراف رابطۀ حقوقی و نهایتاً وضعیت تضمینات، نظریۀ مزبور نقد گردیده است. از نتایج این تحقیق آن است که در حقوق ایران، قانونگذار تبدیل تعهد به اعتبار متعهدله را به نحو مستقلی از انتقال طلب پذیرفته است. البته، هرچند قانون مدنی، مقررات آن را به اجمال و اختصار و تنها در دو ماده بیان نموده، ماهیت، شرایط اختصاصی و آثار آن باتوجهبه قواعد عمومی حاکم بر معاملات قابلِتحلیل است و نمیتوان آن را ذیل عنوان انتقال طلب تحلیل نمود.
According to Article 292 of the Iranian Civil Code, substitution of an obligation has three types, one of which is substitution of the creditor. Many jurists believe that Paragraph 3 of the mentioned Article has mistakenly defined cession of claim instead of novation and therefore, there is a lack of a thorough definition for novation by substitution of creditor in the civil code. In this paper, in addition to clarification of the differences among these two legal terms, a critical review of their distinctions regarding their legal background, change or existence of the obligation, extent of validity and parties of the legal relationship and also the state of guarantee of the obligation has been done. As a result, it's been found that in Iranian legal system, the legislator has independently accepted both of the legal terms of cession of claim and novation by substitution of the creditor. Moreover, although the regulations of novation has been legislated briefly in only two Articles of the civil code, its complete nature, specific conditions and legal effects can be recognized by consideration of general rules of contracts and there is no room for confusing it as a subdivision or type of cession of claim.
ملخص الجهاز:
٦ به بیان دیگر، درست است که اشاره به انتقال مافی الذمۀ متعهد به ثالث توسط متعهدٌله که مصداق بارز انتقال طلب است در ذیل عنوان تبدیل تعهد ذکر شده ، ولی این اقدام به منظور بومی نمودن تبدیل تعهد به اعتبار متعهدٌله صورت گرفته و هرچند که عنوان تبدیل تعهد، رهزن باشد و ذهن را به سوی نهاد تبدیل تعهد رومی سوق دهد٧، آنچه تحت عنوان تبدیل تعهد در قانون مدنی ما آمده ، هیچ ملازمه ای با سقوط تعهد سابق و ایجاد تعهد جدیدی به جای آن ندارد و ممکن است از راه تغییر یکی از طرفین نیز صورت پذیرد.
حسن بن یوسف علامه حلی ، مختلف الشیعۀ فی احکام الشریعۀ (قم : مؤسسه نشر اسلامی ،١٤٢٣ ق )، ٢٣٩؛ محمدبن حسن طوسی ، المبسوط فی فقه الامامیۀ (تهران : المکتبۀ المرتضویۀ لاحیاء الآثار الجعفریۀ، ١٣٨٧ ق )، جلد سوم ، ٣١٤؛ محمد فاضل لنکرانی ، تفصیل الشریعۀ فی شرح تحریر الوسیلۀ: المضاربۀ الی الهبۀ (قم : مرکز فقه الائمۀ الاطهار، ١٣٨٣)، ٤٧٣٤٧٠.
Dimitar Gelev, “About Legal Notions: Cession, Novation, Subrogation and Assignation,” Law Review Iustinuanus Primus 6 (2015): 2-5.
Green & Son, 1915), 448; Gabriel Boroi and Catalin-Bogdan Nazat, “Novation, Way of Modifying the Liabilities theoretical and Practical Aspects,” Challenges of the knowledge society 2 (2012): 2-5.