ملخص الجهاز:
"اولی را«تصحیح انتقادی»و دومی را «تصحیح متون قدیمه»خواندهاند،دربارهء کار بنده چنین نوشتهاند: آقای فرزاد به قصد چاپ یک نسخهء منقح از طریق تصحیح انتقادی متن حافظ روی دوازده نسخه کار کرده،بدین معنی که محض اطمینان از صحت کلمات و اصالت مجموعهء هر غزل،متن غزل را در دوازده نسخهء خطی یا چاپی باهم سنجیده و به مدد ذوق و منطق و اطلاعات شخصی بهترین کلمه را از آن میان برگزیده است تا بعدا نسخهای از این برگزیدهها به چاپ برسانند» (ص 242) در معرفی روش«تصحیح انتقادی»مینویسند(ص 242)که این روش مستلزم انجام یافتن عملیات تحقیقی ذیل است: 1-خود را در فضای ادبی و اجتماعی ششصد سال پیش گذاشتن 2-در کالبد روح(کذا)یک نابغهء ادبی آن عصر و زمانه فرو رفتن و از زبان او سخن گفتن 3-نوسانات فکری او را در انتخاب میان دو کلمه حساب کردن (ص 242) و بالاخره دربارهء روش فوق چنین اظهار عقیده کردهاند: 1-تصحیح انتقادی بالاتر از اجتهاد در یک مکتب ادبی یا در کار یک شاعر است 2-مشکلات این کار ذوقی-علمی بسیار است 3-این کاریست در بعضی موارد غیرممکن 4-تصحیح انتقادی-آنهم حافظ-کاری است بیش از حد تصور دقیق و دشوار (ص 242) یک نتیجهء جالب که از بحث خود دربارهء این روش میگیرند چنین است: درواقع اینکه محققان به خود اجازهء چنین کاری نمیدهند بدین جهت است که جرئت نمیکنند (ص 242) 20-تصحیح متون قدیمه اما آقای دکتر به روش دیگر تصحیح نیز پرداخته دربارهء آن چنین مینویسد: پیروان متدهای خشک علمی این روش تصحیح انتقادی را معتبر نمیدانند و معتقدند که باید: الف-یک نسخه را انتخاب کرد ب-نسخه بدلها را در حاشیه آورد ج-و حق انتخاب را بر عهدهء خواننده نهاد."