خلاصة:
چکیدهیکی از ویژگیهای برجسته زبان قرآن، هنجارگریزی زبانی است که ساختار کلّی این متن را به شکلی پویا تحت تأثیر قرارمیدهد. پژوهش حاضر درصدد است تا به روش کتابخانهای و براساس نظر ابن صائغ و شیوههایی که وی برای ایجاد مراعات فواصل آیات ارائه میکند، این پدیده زبانی را در فواصل آیات پانزده جزء آغازین قرآن (مجموعاً 2267 آیه) مورد واکاوی قرار دهد و با ارائه نمونههای عینی و مصداقی، چگونگی بازنمایی این پدیده زبانی را به شیوه کیفی و کمّی در متن قرآن به نمایش بگذارد. یافتههای تحقیق حاضر نشان میدهد که از 40 مورد الگوی فراهنجاری که ابن صائغ ارائه کرده است، 25 مورد آن در 40 درصد دادههای مورد مطالعه به وقوع پیوسته است؛ فراهنجارهای دستوری از نوع نحوی بیشترین سهم در میان تغییرات را به خود اختصاصدادهاند و هنجارگریزیهای واژگانی و آوایی با اختلاف چشمگیری در جایگاه بعدی قرار گرفتهاند؛ برجستهترین نوع ساختارشکنی به ترتیب مربوط به تقدّم جار و مجرور، حذف مفعول، تأخر مفعول و گزینش صیغه مبالغه است و اینکه رابطه معنیداری بین نوع و فراوانی تغییرات و تعداد آیات سور وجود ندارد.
AbstractA distinctive characteristic of the Qur’anic language is the linguistic deviation that dynamically affects the general structure of the Qur’an. The present study aimed to investigate this linguistic phenomenon in the case of the first fifteen Ajza’ of the Qur’an (totaling 2267 ayahs) based on the viewpoint of Ibn as-Sayegh and the methods he presented for the harmony of ayah endings. This research seeks to, in qualitative and quantitative ways, provide objective and extensional examples of how the Qur’an has represented this linguistic phenomenon. The results indicate that out of the forty deviation patterns proposed by Ya'ish ibn Ali Ibn Sayegh, twenty-five patterns corresponded to 40% of the studied data. Grammatical deviations account for the largest share of changes, and to a much lesser degree, lexical and phonetic variations constitute smaller shares. The most distinctive kinds of deviations are the fronting of jar and majrur, the elimination and tailing of the object, and the selection of the exaggeration form, respectively. In addition, there was no significant relationship between type and frequency of changes and the number of surahs’ ayahs.
ملخص الجهاز:
يافته هاي تحقيق حاضر نشان ميدهد که از ٤٠ مورد الگوي فراهنجاري که ابن صائغ ارائه کرده است ، ٢٥ مورد آن در ٤٠ درصد داده هاي مورد مطالعه به وقوع پيوسته است ؛ فراهنجارهاي دستوري از نوع نحوي بيشترين سهم در ميان تغييرات را به خود اختصاص داده اند و هنجارگريزيهاي واژگاني و آوايي با اختلاف چشمگيري در جايگاه بعدي قرار گرفته اند؛ برجسته ترين نوع ساختارشکني به ترتيب مربوط به تقدم جار و مجرور، حذف مفعول ، تأخر مفعول و گزينش صيغه مبالغه است و اين که رابطه معنيداري بين نوع و فراواني تغييرات و تعداد آيات سور وجود ندارد.
با توجه به مقدمه کوتاهي که ذکرشد و نقش پررنگي که اين پديده زباني در متن قرآن ايفاميکند، جستار حاضر درصدد است تا بر اساس نظر ابن صائغ و مواردي که وي براي ايجاد مراعات فواصل آيات ارائه ميکند، اين پديده را در متن قرآن مورد واکاوي قراردهد و با ارائه نمونه هاي عيني و مصداقي، چگونگي بازنمايي اين پديده زباني را در فواصل آيات به نمايش بگذارد و به اين پرسش ها پاسخ دهد که انواع هنجارگريزي به کار رفته در فواصل آيات ١٥ جزء آغازين قرآن بر اساس ملاکهاي ارائه شده از سوي ابن صائغ کدام اند و برجسته ترين موارد در کدام دسته جايميگيرند؟ شايان ذکر است که در پژوهش هاي قرآني، تعاريف متفاوتي براي فاصله آيات ارائه شده است و پژوهشگران واحدهاي مختلف زبانياي را براي آن درنظرگرفته اند.