ملخص الجهاز:
"اگر ما اهالی لندن امری ساده را به چیزی پیچیده ترجیح میدهیم از آن رو است که به اصول نسبتا ابتدایی یکی آشنایی کافی داریم،ولی برای مهارت یافتن در سیستم دشوارتر دیگری تمایلی به صرف وقت نداریم!در اینجا توجه شما را به اهمیت کشف روانشناسی جلب میکنم،علمی که برای آموزگاران هر رشتهای میتواند جایگاه ویژهای داشته باشد.
اصطلاح«ذهن نیمه هشیار»یا«ضمیر نیمه آگاه» ( Subconsious Mind )در توضیح چنین کارکردهایی به کار میرود؛و سودمند است که توجه شما را به این پدیده جلب کنم،زیرا به زوری درمییابید که یکی از مهمترین واقعیتهایی که روانشناسی به من و شما یاد میدهد این است که اگر بدون نظارت ذهن به این به اصطلاح«ماشین» اتکا کنیم،به ویژه در سطوح مادی و فیزیکی،بهتر به کارمان میرسیم.
البته چنین ویژگیای کاملا بدیهی است و خرده گرفتن به آن دور از درک و شأن روانشناس است؛اما تا آنجا که پای موسیقی در میان است آنچه ما را میآزارد این است که چرا میلیونها نفر هستند که هیچ پیشرفتی در درک و تشخیص آنها از موسیقی بوجود نمیآید و حتی اصلا نمیتوانند معنایی برای موسیقی متصور شوند.
سن ما که بالا میرود و ذوقمان پیشرفت میکند،در مییابیم که طرح کلی،رنگ آمیزی و آهنگ یک قطعه موسیقی،علی رغم اهمیت انکارناپذیری که دارند،دیگر برای ما جالب و جذاب نیستند؛زیرا همچنین فهمیدهایم که فراسوی واژهها،نتها و رنگها معنا و محرکی وجود دارد که در مراحل اولیه[در کمان از موسیقی]ابدا قادر به استنباط آموزگاران موسیقی باید به این نکته توجه داشته باشند که حتی سادهترین اصول و مبانی موسیقی را باید از همان ابتدای کار بر پایهء اصلی معین تدریس کنند."