خلاصة:
هدف این تحقیق بررسی تاثیر هموارسازی سود بر خطر سقوط سهام با تاکید بر نقش تعدیلگری پوشش تحیل گر، مالکان نهادی و اقلام تعهدی اختیاری بوده است. قلمرو مکانی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و قلمرو زمانی سالهای بین 1391 تا 1395 بوده و با روش حذف سیستماتیک تعداد 112 شرکت به عنوان نمونه آماری انتخاب گردیده است. برای جمع دادهها از مراجعه به صورتهای مالی، یادداشتهای توضیحی و ماهنامه بورس اوراق بهادار و به منظور توصیف و تلخیص دادهها از آمارتوصیفی و استنباطی بهره گرفته شده است. در تحلیل دادهها آزمون F لیمر، آزمون هاسمن و برای تایید و رد فرضیهها (نرم افزار ایویوز) استفاده گردیده است. نتایج نشان داد هموارسازی سود بر خطر سقوط سهام تاثیرگذار است، به علاوه متغیرهای پوشش تحیلگر، مالکان نهادی و اقلام تعهدی اختیاری نیز بر روابط بین هموارسازی سود و خطر سقوط سهام تاثیر گذارند.
The purpose of this study was to investigate the effect of earnings smoothing on stock risk risk with emphasis on the moderating role of analyst coverage, institutional owners and discretionary accruals. The spatial realm of companies listed on the Tehran Stock Exchange and the time realm of the years between 2012 and 2016 and 112 companies have been selected as a statistical sample by the method of systematic elimination. For data collection, reference to financial statements, explanatory notes and stock exchange monthly, and in order to describe and summarize the data, descriptive and inferential statistics have been used. In data analysis, F-Limer test, Hausman test and to confirm and reject the hypotheses (Ives software) have been used. The results showed that earnings smoothing affects stock risk, in addition to the variables of analyst coverage, institutional owners and discretionary accruals also affect the relationship between earnings smoothing and stock risk.
ملخص الجهاز:
در پژوهش حاضر هموار سازي سود متغير مستقل مي باشد و تاثير آن بر خطر سقوط سهام که متغير وابسته است سنجيده مي شود و همچنين متغير هاي ميانگين گردش ماهانه سهام به کيو توبين در دوره جاري منهاي ميانگين گردش ماهانه سهام به کيو توبين در دوره ، بازده دارايي ، ميانگين متوسط نسبت بازده به کيو توبين ، اهرم مالي ، نسبت ارزش بازار به ارزش سهام (ارزش دارايي هاي ثبت شده درترازنامه )، انحراف معيار نسبت بازده به کيو توبين ، متغير دامي براي نسبت کيوتوبين و اندازه شرکت متغيرهاي کنترلي در نهايت متغيرهاي پوشش تحيل گر، مالکان نهادي و اقلام تعهدي اختياري متغيرهاي تعديل گر پژوهش مي باشند.
به طور خلاصه ، يکي از ويژگي هاي کليدي که مطالعات ما را از مطالعات ديگر که در بالا ذکر شد، متمايز مي کند اين است که زماني که مديران از اقلام تعهدي براي هموارسازي سود در چندين دوره استفاده مي کنند، هموار سازي درآمد مي تواند هم موجب افزايش و هم کاهش ريسک سقوط قيمت سهام شود.
نتايج آن نشان داده است که شرکت هايي با عملکرد مسئوليت اجتماعي بالا که از هموارسازي سود بر رابطه بين بازده و سود آنها نسبت به ساير شرکت هايي که از هموارسازي سود استفاده نميکنند و 1- Xiang, & et al 2- Fan, Yunqi & Fu 3 -Chen et al 4- Liang Chan 5- Andreou et al 6- Gao & Zhang عملکرد مسئوليت اجتماعي آنها در حد پاييني است تاثير بيشتر دارد.
Earnings Smoothing and Stock Price Crash Risk.