خلاصة:
هدف پژوهش حاضر بررسی علم و واقعنمایی آن از نظر ملاصدرا و تاثیر آن بر آموزش قرابت نظریه شبح و وجود ذهنی بر مبنای حکمت متعالیه است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و نتایج نشان داد که نظریه ملاصدرا میتواند جامع نظریه وجود ذهنی، اضافه و شبح در معرفتشناسی بوده و اشکالات وارد بر نظریات شبح و اضافه را بر مبنای اصالت وجود پاسخگو باشد. نظریهای که با نظر علمای فلسفه مغرب زمین نیز در این امر سازگار است. اصالت وجود و التزام به لوازم آن در امر معرفتشناسی، ما را به تفکیک بود و نمود و اینکه ما همواره به نمودها دست مییابیم و از شناخت بودها محروم هستیم، میرساند. شناختی که تنها شبیه به عالم خارج یا بهرهمند از آن است. علم تنها حکایتگر معلوم خارجی است و آنچه که در حصول علم نقش اساسی دارد، ذهن و قوای ذهنی شناسنده است و تنها رعایت قواعد حصول علم میتواند ضامن واقعنمایی آن باشد. التزام به اصالت وجود و لوازم معرفتشناسانه آن، در روش تدریس معلم، نحوه ارتباط او با دانشآموز، میزان توجه به سوالات و اشکالات دانشآموز و قطعیت و سندیت محتوای آموزشی و... اثرگذار است.
The purpose of the present study is to review science and its realism from the view of Mulla Sadra and its effect on teaching the similarity between the theory of ghost and mental existence based on transcendental wisdom. The method of study is descriptive-analytic and the results showed that Mulla Sadra's theory can compromise between the theory of mental existence, supplement and ghost in epistemology and can answer some arguments against the theories of ghost and supplement based on existentialism. His theory is also compatible with the perception of western philosophers. Existentialism and obligation to its requirements in epistemology can help us to distinguish between reality and appearance and that we always achieve appearances while we are deprived from knowing realities. This cognition is just similar to the external world or enjoys that. Science is the only narrator of the external appearance and what is basically effective in achieving science is the recognizer's mind and mental faculty so observing the principles of acquiring science can guarantee its realism. Obligation to existentialism and its epistemological requirements is effective on a teacher's teaching method, his/her interaction with students, how much attention he/she pays to their questions and arguments, certainty and credibility of educational contents, and so on.
ملخص الجهاز:
قائلان به شبح ، معرفت را حصول شبحي از شيء خارجي در ذهن ميدانند و بر اين اساس وجود امري در ذهن را ميپذيرند، ولي تطابق کامل آن را با شي ء خارجي رد ميکنند و امر ذهني را صرفا سايه ، مثال ، خيال يا شبحي از شي ء در ذهن ميدانند و با اين قول نه تنها به تفاوت در وجود آنچه در ذهن است و آنچه در خارج است ، بلکه به تفاوت در ماهيت آنها نيز اصرار دارند.
٣. اهداف پژوهش نگاه غالب فيلسوفان اسلامي در سه مکتب مشاء، اشراق و متعاليه در باب معرفت اين است که انسان به عنوان شناسنده جهت شناخت عالم خارج ، يک واسطه اي در ذهن دارد که معلوم بالذات ناميده ميشود و آنچه در خارج است ، معلوم بالعرض اوست ، آيا با فلسفه اصالت وجود ملاصدرا ميتوان پذيرفت که معلوم بالذات که از آن به وجود ذهني تعبير مي شود، از نظر ماهيت ، با شيء خارجي تطابق کامل دارد و تنها تفاوتشان در اين است که وجود ذهني ، آثار صرفا ذهني دارد و وجود خارجي، آثار خارجي؟ در پژوهش حاضر با تبيين ديدگاه ملاصدرا و بيان شواهدي از آراي او و پيروان و مفسران حکمت متعاليه ، نظريه ابتکاري ملاصدرا در جمع نظريات رقيب و مطرح در باب وجود ذهني ارائه شده و پيامدها و اثرات آن بر آموزش و روش هاي آن آمده است .