خلاصة:
در سالهای اخیر، یکی از غالبترین نگرشها به ایجاد تغییرات در کسب و کار سازمانها جریان مهندسی مجدد کسب و کار بوده که بصورتی گسترده در بین سازمانهای بخش خصوصی و دولتی کشورهای مختلف و از جمله ایران رواج یافته است.. مهندسی مجدد به معنی بازاندیشی بنیادین و طراحی مجدد و ریشهای فرایندها به منظور دستیابی به بهبود چشمگیر در معیارهای مهم عملکرد از قبیل هزینه، کیفیت، سرعت و خدمت است. بنابراین سازمانها به منظور انطباق فرایندهای کسب و کار با استراتژی و اهدافشان جهت کسب موفقیت ناگزیر به مهندسی مجدد فرایندهای کاری خود هستند. این مقاله با نگرشی جامع به فرایند مهندسی مجدد ویژگیهای مهندسی مجدد در سازمانها، مزایای مهندسی مجدد در سازمانهای دولتی خواهیم پرداخت آن را شرح خواهد داد. در این تحقیق میپردازیم به این که آیا توجه به شرایط و ویژگیهای خاص سازمانها بر اجرای موفقیت مهندسی مجدددر این سازمانها تاثیرگذار است یا خیر. و همچنین پیشبینی ما بر این اساس است که در خلال اجرای BPR مسایلی ایجاد میشوند که ما این مسایل را به دو دسته انسانی و تکنیکی تقسیم کردیم و برای حل این چالشها دو راه حل پیشنهاد میکنیم: برای حل چالشهایهای انسانی باید عوامل تاثیر گذار بر نیروی انسانی را در رابطه با BPRمورد توجه قرار دهیم و برای حل چالشهای تکنیکی باید از بهترین اقدامات استفاده نمود تا این مشکلات را بتوانیم از پیش روی برداریم.
ملخص الجهاز:
٤- مديريت تغيير در سيستم هاي مديريت و فرهنگ ؛ شايستگي و حمايت مديريت ، ساختار سازماني؛ برنامه ريزي و مديريت پروژه ؛ زيرساختهاي فناوري اطلاعات ٥-مشارکت ناکافي مديران ارشد، مياني و کارگران ،(کارگر شورکي،فداکار،١٣٩٦) طبيعتا بايد انتظار داشت که تفاوتهاي ماهوي بخش دولتي و خصوصي بر اجراي پروژه ها ي مهندسي مجدد در سازمانهاي دولتي اثر بگذارند ن آثار ويژگيها و محدوديتهاي سازمانه اي دولتي را در يک پروژه مهندسي مجدد مي توان تحت عنوان کلي موانع و چالشهاي مهندسي مجدد فرايندها در بخش عمومي و به شرح زير برشمرد: ،(کارگر شورکي ،فداکار،١٣٩٦) - محدوديت در زمينه تأمين منابع اعتباري لازم د براي بهبود - استفاده محدود از مشاوران بيرون ازسازمان - ترکيب پيچيده و پرتعداد کميته هاي مربوط - عدم تکافوي زيرساختهاي سخت افزاري و نرم افزاري موردنياز - محدوديت هاي قانوني و چارچوبهاي از پيش تعيين شده - پايين بودن انگيزه کاهش هزينه ها و بهبود کارايي عمليات بدليل اتکا بر بودجه تخصيصي - مقاومت در برابر تطبيق با تغييرات انبوهي که مولود طبيعيمهندسي مجدد هستند - انحصار در خدمات الزام آور و اجباري - محافظه کاري عمومي مديران دولتي.
بنابراين ، عاملي که مي تواند به کارايي بيشتر اين فضا کمک بسزايي بکند، انجام يک پروژه کوتاه بهبود بعد از فاز چشم انداز و همزمان با مرحله جمع آوري اطلاعات است ، زيرا آشنايي افراد سازمان ونگرش بهبود کارها لازمه هماهنگي و همکاريهاي بعدي را فراهم ميکند از اين رو شايد بتوان روش مهندسي مجدد کندور را اين چنين گسترش داد: ١- توسعه چشم انداز کسب وکار و اهداف فرايند .