خلاصة:
یکی از مباحث مهم قرآن، موضوع وحی مکی و مدنی است که مورد توجه دانشمندان اسلام و نیز مستشرقان قرار
گرفته است. برخی از مستشرقان با اهدافی مغرضانه وحی مکی و مدنی را مطالعه و در بررسیهای خود تلاش
میکنند که الهی و وحیانی بودن آیات و سور مکی و مدنی را نفی و برای آنها منشا بشری فرض کنند. اینان براین
باورند که قرآن از محیط اجتماعی عصر نزولش تاثیر پذیرفته است و در واقع جوامع، شرایط و احوال بشری به
نحوهی بیان مطالب و محتوای قرآن شکل و جهت داده است. مستشرقان برای رسیدن به این هدف، شبهات
متعددی را ساخته و پرداختهاند.
این نوشتار که به روش کتابخانهای تدوین شده است با ارائه شبهات مستشرقان پیرامون وحی مکی و مدنی در
آنها را از سوی » شبهات پیرامون محتوای این وحی « و » شبهات مربوط به اسلوب وحی مکی و مدنی «: در دو دسته
قرآنپژوهان مسلمان بررسی و نقّادانه پاسخ داده است که: سرچشمهی شبهات مستشرقان پیرامون آیات و سور مکی
و مدنی را باید در ویژگیهای خاص وحی مکی و مدنی که در همه احوال، به مقتضای حال، فضای موجود در جامعه
سخن گفته، جستجو کرد که باعث گردیده مستشرقان به تعارض میان آیات مکی و مدنی نظر دهند.
ملخص الجهاز:
دسته اول: مربوط به اسلوب و ساختار وحی مکی و مدنی شبهه اول: تمایز وحی مکی به قصر و ایجاز آیات و سور مکی کوتاه و موجز است در حالی که آیات و سور مدنی، طولانی و مفصلاند، مانند: سورهی بقره، سورهی آل عمران و سورهی نساء؛ و علت این تمایز تأثیرپذیری محمد(ص) از محیط مکه و مدینه است، زیرا جامعه مکی، جامعهای امی(بیسواد) بود و پیامبر(ص) این امکان را نداشت که به شرح، بسط و تفصیل مفاهیم بپردازد؛ امّا در جامعه متمدن مدینه، چون مردم مدینه در ارتباط با اهل کتاب بودند، این امکان برای او فراهم شد.
4-1- تمایز وحی مدنی به دلیل و برهان در آیات و سور مکی هیچگونه منطق و برهان نیست و به گریز از استدلال و مناقشه متمایز میشوند، بر خلاف آیات و سور مدنی؛ زیرا محمد(ص) در مدینه کنار اهل کتاب زندگی میکرد و این ویژگی نتیجهی تأثیرپذیری او از آنان است(زرقانی، (1415)، ج1، ص195،حکیم،(1417)، ص88؛ ابوشبهه،(بیتا)، ص216؛ غازی،(1421)، ص94؛ معرفت،(1387)، تاریخ قرآن، ص24) تأثیرپذیری پیامبر(ص) از یهود در مدینه و بهره بردن از فرهنگ آنها و احکام و تشریعاتی که یهود داشتند، گمانی است که در ذهن مستشرقانی چون گلدزیهر وجود دارد(زید عمر عبدالله،(بیتا)، ص22).
جامعهی مکه جامعهای متمدن نبود؛ برخلاف جامعه مدنی که تا حد زیادی از فرهنگ و دانش ادیان آسمانی چون یهود و نصاری تأثیر پذیرفته بود و این امر دال بر این تأثیر پذیری قرآن از محیط است(زرقانی، (1415)، ج1، ص180؛ حکیم،(1417)، ص87؛ ابوشبهه،(بیتا)، ص219؛ غازی، (1421)، ص89؛ معرفت، (1387)، تاریخ قرآن، ص54).