ملخص الجهاز:
"با پدیداری تشیع بر محور این دو اصل، حماسههایی شکوهمند سروده شده و موضعگیریهای حاد مطرح گردیده است، زیرا با طرح امامت امام معصوم به موضعگیری علیه عناصر نامطلوب حاکم پرداخته و با اصل عدالت با تبعیضها و ستمگریها به ستیز برخاسته است و بدینسان از لحظه موجودیت یافتن تشیع، جبهه گیریها برای دفاع از کلیت اندیشه اسلامی در تاریخ نمود یافته است.
بدینسان در دیدگاه امامت شیعه، مبارزه در عین شمار کم پیروان و تعداد بسیار جبهه مخالف، وجوب قطعی یافت و از این رو، امام علیه السلام سازماندهی مبارزاتی را سامان بخشید، و در تاریخ، مهمترین حادثه پدید آمد و منبعی جوشان و نیرویی فیاپ نمایان شد و در پی خود بالندگی اسلام، شخصیت یافتن جامعه اسلامی، اعتلای انسانیت، عزت نفس و کرامت منش انسانی و تجسم عملی اسلام و سستبنیانی جبهه باطل را به ارمغان آورد و نهایت اینکه با حرکت عاشورا نگرشی نو به نظام اجتماعی و سیاسی و رهبری در اسلام افکنده شد.
در جریان تداوم انقلاب اسلامی، نسل دلباخته به آرمانهای والای اسلام و انقلاب، این موضع مبارزاتی را پرشورتر از همیشه به پیش برد و ضربههایی کشنده بر پیکر باطل نواخت و به موازات آن تروریسم نیز خبیثانهتر از همیشه اقدام به ترور نمود که یکی از نتایج آن، حادثه غمبار هفتم تیر بود که راستقامتانی جاودانه در آن به شهادت رسیدند و سید مظلومان انقلاب«بهشتی بزرگ»و هفتاد و دو تن از بهترین نسل انقلاب، به شهدای کربلا پیوستند.
بیشتر شهدای هفتم تیر شاخص نمایندگی محرومان بودند و شهید بهشتی خود نمونه اعلای مدیریت انقلاب اسلامی و سازماندهی حرکتهای آینده به شمار میرفت و طبیعی بود که شخصیتی این چنین برای جبهه کفر و لیبرالیسم و نفاق غیر قابل تحمل باشد."