خلاصة:
سیستان به دلیل موقعیت خاص خود همواره کانون توجه اقوام و ملل گوناگون بوده است. هر قوم و ملتی که پا به این سرزمین نهاد، تاثیراتی بر جامعه سیستان گزارده است. ایران بزرگ تا قبل از حمله عرب، قرن های متمادی دارای حکومت های قدرتمندی بوده و همراه آن اقتصاد پررونقی داشته است. با ورود اسلام شرایط سیاسی تغییر نمود و سیستان تابع خلافت اسلامی گردید. هدف در این پژوهش بررسی و تحلیل تاثیرات ورود اسلام به سیستان در سده نخست هجری است. روش پژوهش،توصیفی- تحلیلی بوده است ، که به شیوه ای کتابخانه ای و اسنادی انجام شده است.ورود اسلام به سیستان تاثیرات عمیق و بنیادی بر ساختار های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی این سرزمین داشته است. هرچند شاید به نظر برسد این تاثیرات بر بومیان این منطقه کمتر بود، اما به دلیل سلطه عرب به لحاظ سیاسی و مذهبی در جهان اسلام تاثیرشان بر جامعه ایرانی عمیق بود. مردم سیستان با سازمان و ساختار قبیله ای، معیشتی و فرهنگی خاص که داشتند، خود دستخوش تحولات در جنبه های معشیتی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی گردیدند.
Due to its special position, Sistan has always been the focus of attention of various ethnic groups and nations. Every nation and people that set foot in this land has had an impact on the society of Sistan. Greater Iran had strong governments for centuries before the Arab invasion, and with it a prosperous economy. With the advent of Islam, the political situation changed and Sistan became a subject of the Islamic Caliphate.The purpose of this study is to study and analyze the effects of the arrival of Islam in Sistan in the first century AH. The research method was descriptive-analytical, which was done in a library and documentary manner.The arrival of Islam in Sistan has had profound and fundamental effects on the political, social, cultural and economic structures of this land. Although it may seem that these influences were less on the natives of this region, but due to the Arab domination politically and religiously in the Islamic world, their influence on the Iranian society was profound. The people of Sistan, with their special tribal, subsistence and cultural organization and structure, underwent changes in the economic, social, cultural and political aspects.
ملخص الجهاز:
در فردوس المرشديه چنين آمده است که در نيمه اول قرن پنجم هجري قمري، تعداد گبران در گازرون آنقدر زياد بود که مهتر آنان مي توانست احيانا از بناي مسجدي جلوگيري کند (ابن عثمان ، ١٣٥٨: ٢٦).
در دوره اي متاخر ميان روزگار شاهان نخستين صفاري و تصرف سيستان به دست غزنويان مقدسي از وجود عصبياتي در اين ولايت سخن ميگويد که گويا برخي از آن زمينه اجتماعي و پاره اي نيز شالوده ديني داشته است .
طبري در اين باره اشاره ميکند که سيستان در سال هاي نخست فتوح مسلمانان ، سرزميني بود که بيشتر سپاهيان اسلام در آن جا مستقر شدند و تا پايان دوره خلافت معاويه ، سپاهياني که در آن جا مستقر بودند، بيش از جاهاي ديگر قلمرو شرقي اسلام بـود(طبري، ١٣٥٨ق .
سازمان اداري سيستان تنها در روزهاي ولايتداري حجاج _ به گفته جهشياري تاريخ دقيق آن سال ٧٨ق / ٦٩٧م _ بود که در اداره و اسناد مربوط به سرزمين هاي شرقي که در بصره مستقر بود، زبان و خط عربي جانشين فارسي گرديد؛ محلي تا مدتهاي دراز همچنان زبان فارسي به کار مي بردند.
همين که اين تهديد برداشته شد و عبدالملک در سال ٨٦ هجري قمري ديده بر جهان فرو بست حجاج براي براندازي مهلبيان و يمنيان مشرق دست به کار شد : مفضل را از ولايتداري خراسان برداشتند و برادر ديگرش حبيب که ولايتدار کرمان بود نيز برکنار گرديد.