ملخص الجهاز:
"*میخواستم اولین پرسش دربارهء سابقهء آشنایی اهل ادب افغانستان با میرزابیدل باشد،و اینکه بیدل چگونه و به واسطهء چه کسانی در آن سرزمین مطرح شد؟ -تا جایی که من میدانم،در حدود چهل سال پس از وفات ابو المعانی بیدل،کلیات او توسط احمدشاهابدالی1از هند به قندهار آورده شده و جزء مخطوطات کتابخانهء سلطنتی قرار گرفت که بعدا کتابخانهء سلطنتی،توسط تیمورشاه سدوزایی2به کابل انتقال داده شد،زیرا تیمورشاه،پسر احمدشاهابدالی، مرکز سلطنت را از قندهار به کابل منتقل کرد.
دربارهء آنها مرحوم حافظ نورمحمدخان کهگهداری رسالهای نوشته با نام افغان عاجز و *شهباز ایرج گفتگو با استاد واصف باختری،شاعر و پژوهشگر افغان بیدلگرایی در افغانستان عاجز افغان که رسالهء مبسوط و بسیار سودمندی است و در عین حال،در مورد جو ادبی همان دورهء کابل هم،نکات بسیار جالبی در آن آمده.
او شخص دانشمند و فاضلی بود و یکی از ابعاد فضل و دانش این شخص،مسألهء بیدلشناسی اوست که در منزل خود،هر روز جمعه،حوزههای تدریس بیدلخوانی داشته و همه ساله،عرسبیدل را در منزل خود و به مصارف شخصی خود برگزار میکرد،که در یکی از این عرسها و گویا به سال 1330 خورشیدی،دانشمند ایرانی،مرحوماستادسعید نفیسی هم شرکت کرده و در خاطرات خود نوشته که چنین محفل پرشور و حال،من در سراسر زندگی ندیده بودم.
بعضی از فضلای بلخ،او را از بلخ دانستهاند و برخی هم حضرت ابو المعانی را از کابل دانستهاند و حتی یکی از خطاطان مشهور که در عین حال،مرد فاضل و ادیبی هم بود-مرحوم سیدمحمدداودالحسینی23- عقیده داشت که قبر بیدل در خواجه رواش کابل است.
*تا آنجا که ما خبر داریم،بیش از هفتاد عنوان مقاله و دوازده عنوان کتاب،تاکنون در افغانستان دربارهء بیدل و شعر او چاپ شده است،این آثار را چگونه ارزیابی میکنید؟ -ارزیابیاش برای من امر دشواری است."