ملخص الجهاز:
"آزادی در مسلک جبری از شگفتانگیزترین پدیدههایی است که بشر روی آن کار کرده است؛ زیرا در شرایطی که انسان محکوم قوانین خارجی لایتغیر و بیانعطافی است که او را سخت در برگرفته، فشار میدهد و به دلخواه خود او را میکشاند و میبرد؛ قوانینی که حاکم بر وجود انسان و همه طبیعت هستند و اجازه عرضاندام نمیدهند؛ قوانینی که قبلا بودهاند و انسان در پدید آمدن آنها هیچ دخالتی نداشته است و اکنون نیز بر تغییر آنها دستی ندارد؛ چه این قوانین را الهی و قضای ایزدی بنامیم و چه قوانین فیزیک، در هر حال انسان اسیر در پنجه قهرآمیز این قوانین چگونه آزاد است؟ بویژه آن که علاوه بر این قوانین، مقررات سلاطین یا قانونهای حکومتی روز را نیز باید در نظر میگرفت!
پس این محکومیت انسان اگر چه در تمام زندگی او عمومیت و جریان دارد و او را به خود فراپوشیده است، لیکن چون سایر موجودهای بیشعور و یا دارای شعور غیرانتزاعی نیست و میتواند دائما با اختیار نمودن آنچه «خیر» به نظرش میرسد، به نوعی با قوانین جبری طبیعت به سازگاری برسد که این، آزادی انسان را در نوع بنیادی و کاملا طبیعی آن روشن مینماید.
گونههای آزادی آزادی به معنای مطلق کلمه اگر چه مفهومی بیمعنی است؛ زیرا همان شخصی که آزادی به چنین برداشتی را دنبال میکند، برای خود چارچوب ایدئولوژیکی یا فرهنگی شامل بایدها و نبایدهایی در زندگی قرار میدهد که او را در قید و بند باورداشتهای خودش محدود میسازد، لیکن اگر همین برداشت را به همین سان معنیدار کنیم و آن را باور داشته باشیم، طبعا تداعیکننده آزادی جنگلی و کوهی قبل از مدنیت خواهد بود که طبعا با تغییرات و تحولات به عمل آمده در جوامع کنونی بشر سازگاری نخواهد داشت."