خلاصة:
ازجمله نشانههای اعجاز قرآن کریم، بلاغت و فصاحت آن است؛ گرچه تحدی قرآن شاهد بر بطلان انگاره بشری بودن آن بوده و هست؛ اما از آغاز نزول آن تاکنون تلاشهای نافرجامی در مصاف با قرآن کریم صورت گرفته است. از جمله کتاب «نقد قرآن» منسوب به شخصی موهوم با نام مستعار «دکتر سها» که در بخشی از کتاب خود طی فرآیندی با اثبات خطا در نوشتار، عدم وحیانی بودن قرآن سپس وجود خداوند و نبوت را انکار نموده است. در این پژوهش سه انگاره متهافت دکتر سها با روش تحلیلی، تطبیقی بهصورت کتابخانهای بررسی و نقد شد. مباحث این نوشتار ذیل سه آیه (طه/63)، (نساء/162) و (بقره/۶۲) و با استناد به قواعد ادبی سامان یافته و در بررسی اقوال نحویان و مفسران، پاسخ برتر با وجه رجحان ذکر و یا با جمعبندی اقوال، رویهای واحد اتخاذ شد تا اقوال نهتنها با یکدیگر تنافی نداشته؛ بلکه بنا بر قاعده «اَلجَمعُ مَهما اَمکن اَولَی مِنَ الطَرحِ» یکدیگر را تأیید کنند و ضمن اثبات اعجاز قرآن، ادعای مذکور مستشرقان نیز باطل گردد.
Among the miraculous signs of the Holy Quran is its eloquence (balaghat wa fasahat); Although the challenge of the Quran has been and is proof of the invalidity of the idea that it is on behalf of humans; However, since the beginning of its revelation, unsuccessful attempts have been made against the Holy Quran. Among them is the book “Criticism of the Quran” attributed to a delusional person with the nickname “Doctor Soha” who, in a part of his book, through a process of proving the error in the writing, has denied that the Quran was revealed, and then denied the existence of God and prophethood. In this research, Dr. Soha’s three related concepts were analyzed and criticized in a library-based with analytical and comparative methods. The topics of this article are organized according to three verses (Taha/63), (Nisaa/162) and (Baqarah/62) and based on literary rules, and in examining the sayings of syntax experts and commentators, the best answer is by giving priority is mentioned or by summarizing the sayings, a single procedure was adopted so that the statements not only did not contradict each other; rather, according to the rule of “Al-Jamu’ Mahma Amkan Awli nin al-Tarh (removing contradict is good by anyway)” they should confirm each other and while proving the miracle of the Quran, the aforementioned claim of the Orientalists will also be invalidated
ملخص الجهاز:
مباحث این نوشتار ذیل سه آیه (طه/63)، (نساء/162) و (بقره/۶۲) و با استناد به قواعد ادبی سامان یافته و در بررسی اقوال نحویان و مفسران، پاسخ برتر با وجه رجحان ذکر و یا با جمعبندی اقوال، رویهای واحد اتخاذ شد تا اقوال نهتنها با یکدیگر تنافی نداشته؛ بلکه بنا بر قاعده «اَلجَمعُ مَهما اَمکن اَولَی مِنَ الطَرحِ» یکدیگر را تأیید کنند و ضمن اثبات اعجاز قرآن، ادعای مذکور مستشرقان نیز باطل گردد.
یا مانند کتاب «توطئه جدید» برخی از شبهات پاسخ داده شده است (مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، تهران: 1374 ش: 61 ـ 68) همچنین در مقاله «بررسی و نقد شبهه انکار اعجاز بلاغی قرآن با ادعای جهانشمولی قرآن کریم» سه شبهه برگرفته از حدیث منتسب به عایشه در فصل خطاهای ادبی کتاب «نقد قرآن» سها را بررسی نکرده است؛ وی درصدد پاسخ به مسائلی ازجمله مطابقت نداشتن اعجاز بلاغی قرآن با جهانشمولی و عدم تناسب با تمامی نیازهای انسان در طول تاریخ است که سها مطرح کرده است؛ میباشد (موسوی مقدم، www.
صاحب نظران نحو و مفسران فریقین در اینکه چرا کلمه «الصَّابِئُونَ» مرفوع آمده است اقوال مختلفی را ذکر کرده و اینگونه رفع ایراد کردهاند: دیدگاه اول: برخی بر این باورند که «الصَّابِئُونَ» برحسب ظاهر عطف بر محل «الَّذِینَ آمَنُوا» است؛ که قبل از آمدن «إِنَّ» مبتدا و مرفوع بود (ابوحیان، البحر المحیط فى التفسیر، 1410: 4/325؛ صافى، الجدول فى اعراب القرآن، 1418: 6/411؛ نیشابوری، تفسیر غرائب القرآن و رغائب الفرقان، 1416: 2/618؛ طباطبایی، المیزان، 1417:6/67)؛ و لیکن جماعتى از علماى نحو این را جایز ندانسته و گفتهاند: «قبل از آنکه خبر «إِنَّ» در کلام بیاید چیزى را نمىتوان بر محل اسم آن عطف کرد.