خلاصة:
تکفیر موضوعی کلامی و فقهی است که از گذشته تاکنون در برخی جوامع دینی وجود داشته است. عالمان امامیمذهب این موضوع را با عنوان کفر مخالف دنبال کردهاند ودرباره آن رویکردهای گوناگون داشتهاند.
کفر از نظر کلامی و فقهی تفاوتهای بسیاری دارد. برخی از علما مخالف را کافر فقهی و برخی کافر کلامی میدانند و برخی نیز مخالف را مسلمان میانگارند. البته معتقدان به کفر فقهی مخالف، کمشمار هستند و گاه سابقه اخباریگری نیز دارند، با این حال، مخالفان مستضعف را از دایره کفر فقهی خارج میکنند. در مقاله پیش رو به ابهامات و سؤالات در این زمینه با روش توصیفی تحلیلی و ابزار کتابخانهای پرداخته شده و نتایج جدیدی تحصیل گردیده است.
ملخص الجهاز:
وي در کتاب حدائق الناضره در باب حکم مخـالف ، ضـمن ارائـه آراي علمـاي اماميه ، آن آرا را نقد کرده و با توجه به اينکه قائل به نجاست مخالف است ، دلايل مختلفـي را براي اثبات گفته خود ارائه ميکند که ذيلا آن دلايل مـورد بررسـي و نقـد قـرار خواهـد گرفت .
١ (بحرانـي، ۱۴۰۵: ۱۷۵/۵ و (۱۷۶ با توجه به اينکه شيخ طوسي همان نظر شيخ مفيد را پذيرفته است ، پـس از ايـن جملـه شيخ طوسي نميتوان حکم کرد که وي قائـل بـه نجاسـت مخـالف اسـت ، (حکـيم ، ۱۴۱۶: ۳۹۲/۱) ضمنا با اين جمله «الا ما خرج بالدليل » ميتوان احتمال داد که او معتقد بـه طهـارت مخالف است .
(طوسي، ۱۳۸۷: ۵۶) وقتي کـه ايشـان کـافر را در دسـته نجاسـات قـرار نميدهـد، چگونه مخالف را به عنوان کافر فقهي بشناسد؟ سيد مرتضي علم الهدي (م ۴۳۶) صاحب حدائق بر اين باور است که سيد مرتضي قائـل بـه نجاسـت مخـالف اسـت .
(موسوي خميني، ۱۴۲۱: ۴۳۱/۳)؛ (حکيم ، ۱۴۱۶: ۳۹۲/۱) اينکه ابن ادريس ادعا کرده که در حکم کفر مخالف هيچ اختلافي بين علمـاي اماميـه نيست ، از اين جهت که اکثر علماي اماميه ، مخالف را کافر ميدانند صحيح است ولـي ايـن حکم کفر مخالف ، دلالتي بر نجاست وي نميکند، چون کفر در اينجا کفر کلامي است نه اينکه از اسلام خارج باشد.
(نجفي، ۱۴۰۴: ۶۲/۶ ـ ۶۳) بهر حال نه تنهـا کـه از ايـن جملـه ملاصـالح کفر فقهي مخالف فهميده نميشود، (حکيم ، ۱۴۱۶: ۳۹۵/۱) بلکه اصلا کفر ايماني مخـالف نيز مد نظر ملاصالح نبوده است ، چرا که اين عالم معتقد اسـت اسـلام اعـم از ايمـان اسـت ، يعني هر مؤمني، مسلمان است ولي هر مسلماني، معلوم نيست که مـؤمن باشـد.