خلاصة:
هدف پژوهش حاضر بررسی مبانی انسانشناختی حق «آزادی اظهار عقیده» از دیدگاه اسلام است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و نتایج نشان داد که نظامهای حقوقی، مجامع ملی و بینالمللی، علاوه بر ذکر حمایت از حقوق و آزادیها در امور مدنی و سیاسی بایستی مانع از محدودیت نامشروع و غیرمنطقی بر آزادی اظهار عقیده شوند و در همه شرایط، اصل را بر آزادی اظهار عقیده و استثناء را بر محدودیت بگذارند. چراکه انتخابگری ذاتی انسان به عنوان مبنای نگرشی، کرامت ذاتی انسان به عنوان مبنای ارزشی، و گرایش به کمال و فضلیت، به عنوان مبنای گرایشی در بایستی انسانشناسی اسلامی مورد توجه نظام حقوقی قرار گیرد.
The purpose of the present research is to study anthropological principles of “freedom of expression” right from Islamic view. The research method is descriptive analysis and the results showed that legal systems as well as national and international associations, in addition to supporting human rights and freedom in civil and political issues, should prevent illegitimate and unreasonable restriction on freedom of expression. In all circumstances, they should regard freedom of expression as a principle and exceptionally impose restrictions on that. Legal systems should pay attention to the innate human right for choice as an outlook basis, innate human dignity as a value basis, and tendency to perfection and virtue as an inclination basis in Islamic anthropology.
ملخص الجهاز:
مکتب مقدس اسلام نیز از این امر مستثنی نیست و به ماهیت و ویژگیهای ذاتی انسان پرداخته است و با توجه به ادعای جامعیت دین مبین اسلام، کشف حقوق اجتماعی بر پایه انسانشناسی اسلامی باید مورد پژوهش قرار گیرد.
آزادی اظهار عقیده از حقوق طبیعی هر انسان شمرده میشود و افراد جامعه با اظهار عقاید و اندیشههای خود به سلامت و پویایی جامعه کمک میکنند و این امر باعث تلاقی افکار گوناگون شده است و در نهایت موجب رشد و توسعه جامعه خواهد شد.
این در حالی است که جرقههای حمایت از این حق بر مبنای عقل و تجربه، به قرون اخیر میلادی برمیگردد؛ اسلام بر مبانی انسانشناسی برگرفته از آموزههای وحیانی، از جمله انتخابگری، کرامت انسانی و گرایش فطری انسان به کمال و فضیلت، از این حق حمایت کرده و موضع آن به اصطلاح، تحولگرایانه است؛ به این معنا که اسلام از ماهیت و محتوای عنوان آزادی اظهار عقیده با مبانی انسانشناسی حمایت کرده است، بدون آن که نامی از آن برده باشد.
از بعضی از روایات که کرامت ذاتی انسانها از آن برداشت میشود و به حرمت انسانها اشاره دارد، میتوان چنین استنباط کرد که آزادی اظهار عقیده با استناد به کرامت ذاتی، جزو حقوق ذاتی، فطری و اجتماعی انسان است؛ چرا که در این روایات در مقام بیان کرامت ذاتی انسانها و حرمت داشتن انسانها به ما هو انسان، میان نوع اعتقادات و اظهار عقاید افراد انسانی تفاوتی قائل نشده و به اختلاف نگرشها و اظهارات متفاوت در کرامت داشتن انسانها و حرمت نگه داشتن آنان نکرده است.
آزادی اظهار عقیده دشمنان در این روایت اجمالاً، به عنوان یکی از کرامت ذاتی هر انسان از جهت انسانیت مورد قبول قرار گرفته شده است.