خلاصة:
قرآن کریم با وجود آنکه به زبان عربی نازل شد، چندان متأثر از آن نبود و تأثیرات ژرف و فراوانی در آن برجای نهاد. زبان عربی در دوره جاهلی فقط به منظور القای مقاصد محسوس و محدودی متعلق به زندگی روزمره و رویدادها و سرگذشتهای قبیلگی قبایل عرب به کار گرفته میشد و الفاظ عجمی و تکلف و لحن و تطویل در آن دیده نمیشد ؛ اما نزول قرآن موجب شد که زبان قریشی در میان تمام قبایل عرب و حتی غیر عرب انتشار یابد و تا حدودی از ظهور لحن در زبان عربی که در اثر معاشرت با عجمیها حاصل میشد، جلوگیری کند و حوزه مفهوم واژگان را بگسترد و سطح مفاهیم را از محسوسات به معقولات و از معاش به معاد ارتقا بخشد و واژگان وحشی و متنافر را بزداید و بسیاری از الفاظ از معانی لغوی نقل یابد و در معانی شرعی به کار رود و کاربرد شماری از واژگان عجمی را که تا آن زمان به زبان عربی راه یافته بود، تثبیت کند.
ملخص الجهاز:
"زبان عربی در دوره جاهلی فقط به منظور القای مقاصد محسوس و محدودی متعلق به زندگی روزمره و رویدادها و سرگذشتهای قبیلگی قبایل عرب به کار گرفته میشد و الفاظ عجمی و تکلف و لحن و تطویل در آن دیده نمیشد ؛ اما نزول قرآن موجب شد که زبان قریشی در میان تمام قبایل عرب و حتی غیر عرب انتشار یابد و تا حدودی از ظهور لحن در زبان عربی که در اثر معاشرت با عجمیها حاصل میشد، جلوگیری کند و حوزه مفهوم واژگان را بگسترد و سطح مفاهیم را از محسوسات به معقولات و از معاش به معاد ارتقا بخشد و واژگان وحشی و متنافر را بزداید و بسیاری از الفاظ از معانی لغوی نقل یابد و در معانی شرعی به کار رود و کاربرد شماری از واژگان عجمی را که تا آن زمان به زبان عربی راه یافته بود، تثبیت کند.
در نتیجه زبان عربی از بیان اهداف و اغراض یک زندگی بدوی و وصف محسوسات و برپاکردن جنگ و فتنه فراتر نرفته بود ؛ تا آنگاه که روح معنویت در آن دمیده شد و در موضوعاتی چون تعاون در کار خیر به کار گرفتهشد ؛ سپس در بازارهای تجاری و عرصههای اجتماعی ظاهر گردید وعرب جاهلی از این رهگذرآمادگی پیدا کرد تا در زیر یک پرچم جمع شده و با یک زبان تفاهم کنند و این خود گویا، اعلان ظهور اسلام در میان آنها از طرف خدای تعالی بود."