ملخص الجهاز:
"4اگر فهم یک روش باشد پس باید خود را از پیشداوری مصون نگاه دارد و از ارتباط با سنت رها سازد،اما این مطلب موجب عدم درک معنای راستین سنت میشود؛معنایی که بر اساس آن فهم در چهارچوب سنت میتواند پیوسته و به طور مداوم پرسش کند و موجب گشوده بودن درهای دانایی شود.
گادامر اذعان دارد که بیش از آنکه تفکر درباره سنت منبع تفسیر ما را تامین کند، هرمنوتیک باید سعی کند تا با آشکار کردن هر آنچه به واسطه پیش داوری در فهم وجود دارد،سنت را از«سلطه همه جانبه پیشداوریهای نهفته»که فهم ما را نسبت به سخنان سنت با ماکر میکند نجات بخشد.
55یک مفهوم روش شناسانه به طرز اصیلتری پرورده و بسط داده شده و به نحو فراگیرتری اصول آن علمی را که باید هدایت و رهبری کند تعیین میکند و به نحو عمیقتر و بنیادیتری ریشه در مناسبات میان خود اشیا دارد؛56این در حالی است که اگر فهم صرفا به خود اشیا محدود باشد،تا آنجا که آنها با داوریهای موسوم به نخستین فی نفسه تطبیق مییابند،اشیا فی نفسه نمیتوانند ورای داوریهایی که درباره رویدادهاست،ارجاع داده شوند.
کتاب بحران اثر هوسرل بازتاب تغییر خاصی در اعتماد اولیه او به این مساله بود که«وضعیت حیات در پایان سراسر کاملا فاقد موضوع میشود،[و این]توانسته برای او بنیادی برای فلسفه به مثابه یک علم کاملا دقیق فراهم کند»66در نتیجه به نظر گادامر در تقابل با روشهای نوعا علمی روش پدیدار شناسی با چیزی سر و کار دارد که هیچ بنیادی ندارد؛و این مطلب ناشی از تجربهای استعلایی است نه آنکه نتیجه استنتاج استقرایی باشد؛پدیدار شناسی باید در وهله اول و پیش از هر چیز بنیاد خود را بیافریند."