خلاصة:
در این مقاله، پس از ارائه تعریفی براساس دیدگاههای جدید درباره خصوصیسازی مدارس و مراکز آموزش عالی
و اهداف آن، ابتدا مبانی و ابعاد خصوصیسازی بیان و سپس برمبنای آنها، شکل خصوصیسازی در هر دوره
تاریخی، از دادههای تاریخی استخراج و تشریح شده است. در پایان پیشنهادهای مربوط به چگونگی
خصوصیسازی در حال حاضر ارائه شده است.
ملخص الجهاز:
"(صفا، 1360: 18) این امر، باب جدیدی در ترکیب خصوصیسازی اعتقادی و ملی جهت منافع مشترک و عمومی باز میکند و آن اینکه مثلا «علم طب» نیاز همه است و ریشه مقبولیت در اعتقادهای همه دارد؛ لذا میتوان در فراگیری این علم برای خدمت به همه مردم بهره گرفت و یا ازطریق عموم از آن سود جست.
تا اینجا مبانی خصوصیسازی، جنبه اعتقادی، حکومتی و ملی ــ و بیشتر، اعتقادی ــ دارد، کار بهوسیله مردم انجام میگیرد و دولت در بعد تأسیس دخالتی ندارد و خصوصیسازی به صورتهای قبل از اسلام مرسوم است.
(توسلی و آهنجیان، 1381:105و208) دکتر معین ــ وزیر اسبق آموزش عالی ــ در دوره وزارت خود، ضمن مخالفت با خصوصیسازی دانشگاهها از «تصویب تسهیلات بانکی بهمیزان 200 میلیارد ریال در دولت برای سال 1382 بهمنظور کمک به دانشجویانی که امکان پرداخت شهریه را ندارند» خبر داده و افزوده بود: به این ترتیب، هیچگونه تبعیض ازنظر دسترسی به آموزش عالی وجود نخواهد داشت و دانشجویان پس از فراغت از تحصیل و اشتغال به کار، وام دریافتی را در اقساط بلندمدت بازپرداخت خواهند کرد.
8. سرمایهگذاری با دخالت و نظارت دولت و والدین جهت رشد استعدادها، مهارتها و امکانات آموزشی و اجرایی صورت میگیرد؛ اما این مبانی در مدارس خصوصی و آموزش عالی دیده نمیشود، بهخصوص مبانی اعتقادی و منافع جمعی و ملی که در آن کمتر به چشم میخورد و حتی بیشتر جنبه اقتصادی و شخصی دارد."