خلاصة:
پس از فروپاشی اردوگاه کمونیسم و تک قطبی شدن جهان، جهان غرب برای انسجام درونی خود
نیاز به دشمن مشترکی داشت؛ از این رو، سیاستمداران غربی «جهان اسلام» را دشمنی
خطرناک تعریف کرده و جایگزین کمونیسم نمودند. جهان اسلام به دلیل داشتن مکتبی
متفاوت و سابق? دیرین? خصومت با جهان غرب، این ظرفیت را داشت که از سوی غرب «غیریت
سازی» شده و به عنوان دشمن انتخاب شود؛ از این رو علیرغم غلبه نگرش بر ساختهگرا
constructionism در مورد جهان اسلام در میان اندیشمندان غربی، نگرش گوهرگرا
Essentialism با وجود فقر پشتوانه تئوریک آن، در رسانهها ترویج شده و جهان اسلام
را به عنوان «واحد یکپارچه» و خطر برای غرب معرفی کردند. نویسنده مقاله حاضر معتقد
است غیریت سازی از سوی غرب و معرفی جهان اسلام به عنوان «کلیت واحد» و خطرناک برای
منافع آنها، استراتژی غرب جهت تداوم سلطه جهانی است.
ملخص الجهاز:
"[19] هانتینگتون، در این خصوص، ضمن وحدت بخشی به تاریخ گذشته و قلمرو سیاسی ـ اجتماعی جهان اسلام و غرب، با نگرش جوهری، جدال میان آنها را تخاصم «درست» و «نادرست» تلقی کرده و میگوید: مادام که اسلام، همچنان اسلام بماند (که البته چنین خواهد شد) و غرب نیز غرب بماند (که جای شک دارد)، نزاع بنیادین میان این دو تمدن و روش زندگی، روابط آنها در آینده را تعریف خواهد کرد، درست به همان گونه که در چهارده قرن گذشته صورت پذیرفته است.
[25] بر اثر همین برجستهسازی رسانهای چهره مسلمان در نگرش مردم مغرب زمین نیز منفی است؛ برای نمونه، «مجلس روابط اسلامی ـ آمریکایی» در چهارم اکتبر 2004، آماری از تصویر اسلام و مسلمانان در نگاه آمریکاییان را منتشر کرد که حاکی از آن است که «تصویر منفی مسلمانان در نگاه آمریکاییان به میزان شانزده برابر بیش از تصویر مثبت آن بوده و از هر چهار نفر آمریکایی یک نفر به شکل منفی به مسلمانان نگاه میکند.
تهاجم غرب به جهان اسلام، در راستای اکمال پروژه ناتمام مدرنیته و یک جریان کنشی و اندیشیده است، در حالی که جهان اسلام در مواجهه با تمدن غربی واکنش نشان داده، این واکنش به دلیل تفرق درونی آن و ماهیت تمدن جدید غرب، دوگانه بوده است.
برای مثال، مفهوم «ملیت» که از آموزههای غربی است چنان در اندیشه و جان مسلمان رسوخ کرده که کمتر کسی از منادیان «امت اسلامی» در مفهوم ملیت و ملیگرایی تردید ایجاد میکند؛ در حالی که همین ملیت با مرزهای مخدوش عامل تفرق جهان اسلام بوده و ندای «اتحاد» را با چالش مواجه میکند همچنان که فولر نتیجه میگیرد، مسلمانان در مواقع حساس، منافع ملی را بر منافع امت ترجیح داده و ایده امت واحده را به بوته فراموشی میسپارند."