ملخص الجهاز:
"هدف نوشتار حاضر بررسی عملکرد سیاست مهار دوگانه به عنوان ساز و کار ایجاد تغییر و تحول در ایران و عراق است که منجر به افزایش میزان تولید نفت و منافع امنیتی آمریکا میشود.
عربستان سعودی حجم تولید خود را از زمان تحریمهای سازمان ملل متحد با پر کردن شکاف و خلأ نفت عراق توسعه داده و کویت که به لحاظ طولانی شدن اشغال این کشور توسط عراق از صحنه خارج شده بود،در بازار حضور یافته است.
CIS منابع انرژی و بازارهای دو کشور ایران و عراق نادیده گرفته و در عین حال اتکای خود را بر بازارهای عربستان سعودی و سایر کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس افزایش داده است.
اما اگر ایران نیز همانند عراق از بازار جهانی نفت خارج شود،این بازار با کمبود عرضهء نفت روبهرو خواهد شد،مگر اینکه عربستان سعودی ظرفیت تولید خود را افزایش دهد و سایر مناطق نیز نفت بیشتری عرضه کنند.
به هر تقدیر، این خطری است که سیاست مهار دوگانه آمریکا پدید آورده،هرچند در حال حاضر مصرف کنندگان آمریکایی،با وجود عدم عرضهء نفت ایران و عراق،با مشکلی روبهرو نیستند.
مسئلهء غیرقابل پیشبینی اینکه آیا این سیاست منجر به تشدید بیثباتی در شمال عراق و ایران میشود یا خیر؟هرچند هدف این سیاست چنین نیست و مهار دوگانه به عنوان راهی در جهت جلوگیری از تجاوزات بالقوه توجیه شده،اما تأثیر آتی سقوط اقتصاد عراق بر اثر تحریمها و فشار بر ایران،بویژه برای سایر کشورهای منطقه نظیر ترکیه،جمهوریهای شوروی سابق و کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس،نگران کننده است؛زیرا احتمال میرود کشورهای همسایه نیز از پیامدهای سقوط نظام در ایران یا عراق یا هر دو در امان نمانند."