ملخص الجهاز:
"در بخش بعدی این مقاله،یافتههای پژوهشی مربوط به مراحل پیشنهادی پیاژه مطرح شده تا دریابیم که بنابر تئوری وی، آیا ناتوانائیهای یادگیری(دست کم در برخی کودکان و نوجوانان)را میتوان مرتبط با وقفه رشدی دانست یا نه؟ با بررسی مقالاتی که در زمینهء نظریهء پیاژه و کاربرد آن در حوزهء ناتوانیهای رفتاری ارائه شده،چنین به نظر میرسد کودکانی که این ناتوانائیها هستند بر استراتژیهایی تکیه میکنند که کاملا متفاوت با کودکان بهنجار است.
تراپانیرولیبن در سال 1979 با انجام دو آزمایش،از موضع پیاژه و اینهلدر طرفداری کردند؛موضع این دو بدان صورت بود که حافظه،مرتبط با ساختار هوشی میباشد و تفاوت کودکان دارای ناتواناییهای یادگیری و بهنجار در نحوه بهکارگیری *احتمالا جوانانی که مهارتهای مطالعه را به تناسب سن خود کسب ننمودهاند قادر به رفع تمامی نیازهای مرحلهء عملیات عینی که برای مهارتهای مطالعه ضروری است،نباشند.
یکی از نتایج اصلی این کار تحقیقی آن است که فعالیتهای مطرح شده در نظریهء پیاژه به نظر بیش از آنکه با آزمونهای روانسنجی در ارتباط باشند،با فرایندهای خاص شناختی و تواناییهای مرتبطند از اینرو در سنجش ناتواناییهای یادگیری، فعالیتهای مطرح شده در نظریهء پیاژه و آزمونهای روانسنجی هر دو مفید واقع میشوند کودکانی که دچار ناتواناییهای یادگیریاند،نیاز به سنجش این حوزهها دارند و چنانچه آنها را مطابق با مراحل تحول شناختیشان گروهبندی نماییم،نتیجه کار موفقیتآمیزتر خواهد بود.
اکثر فعالیتهای تحقیقی در زمینهء ناتواناییهای یادگیری با استفاده از نظریهء پیاژه بر روی کودکان دبستانی انجام گرفته که البته مقطع سنی آنها با مرحلهء پیش عملیاتی و انتقال به مراحل عملیات عینی مطابقت مینماید."