ملخص الجهاز:
"برای نیل بدین مقصود (فهم چیستی و چالشهای مفاهیم ترکیبی مذکور)،میتوان این سؤال را طرح نمود که در یک گفتمان خاص(منظومهای از مفاهیم که در مجموع بر یک چارچوب فکری دلالت دارند)،1 مفهوم«فرد»چه معنا و مقامی دارد؟مثلا در محدود گفتمان بنیادگرایانه از اسلام مقصود از فرد کدام است و چنین فردی واجد چه مقام و اعتباری است؟این سؤال را در خصوص گفتمانها و تعبیرهای متفاوت و متعددی که از اسلام به عمل آمده،هم میتوان مطرح کرد.
سراسرمقاله،درصدد بررسی این فرضیه است که گفتمانهای متعددی در استنباط اسلام پدیدار شدهاند و هرکدام از آنها برداشتهای مختلف و حتی مخالفی در خصوص معنا و مقام فرد در سیاستورزی دارند،به طوری که قبول شأن فرد به عنوان فاعلی شناسا و سوژهای قانونگذار (آنگونه که مثلا کانت میفهمید)در گفتمانهای مختلف اسلامی،ممکن نیست و نگاه گفتمانهای چهارگانهای که درپی میآید،نگرشی امتناعی نسبت به مفهوم فرد و خلاقیت اوست،به عبارت دیگر،به استثنای مواردی معدود و معین،عقل فردی در گفتمانهای اسلامی معاصر،عقلی کشاف است تا خلاق یا نقاد،در چنین فضایی،انسانها (افراد)بیشتر استعداد بندگی دارند تا شهروندی و نظام مردمداری دینی بیشتر از مردم سالاری دینی،امکان منطقی و مفهومی دارد.
دین مورد اقبال این گفتمان دینی معنوی-اخلاقی است و رسالتی دنیوی برای دین قائل نیست،ازاینرو دیگر شریعت، ضرورت قانونی و سنتی خود را نداشته و به واسطه تشخیص عقل فرد مورد توجه یا عدم توجه واقع میشود،همین شریعت به واسطه تحولات طبیعی زمانه میتواند تعبیر شده یا تغییر یابد و هیچ تقدسی برای دیرینگی یا و حیانی بودن شریعت متصور نیست."